letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de abarnoakhtar - soall

Loading...

[متن آهنگ «ابر نو اختر» از سوال]

بغض کردی با «آخرین سوال»؛
وانمود به درد کردی، آفرین شغال
دیدم هد زدی با مفتیا، گوش مفت
زمستون که بره، سیاهیشو با همیم زغال
عزا از ما بره، روت می‌مونه سیاهی شرم
تو خواب راحت جهل، ما رنج بیداری شب
شب بیزار از طلوع و طناب و لگد سرکوب
حتی خورشید پرونده رنگ از بی‌عاری شهر
دغدغه نبود پاسخ، بود تکامل سوال
جوابتو دادم کم نشد از تناقض شما
عرق نکرد روت که بگیم قطره‌ای چکیدی
انقدر از هر دو خوردی که توبره در آخور شماست
ما خیلی وقته یه‌رنگیم، رنگ یه خشم مشترک
تو شاخ بازیت با لفظامه، چرتی مثل حرف پشت‌سرم
اینا یه مشت دوزاری کاپی‌کت ازگلن
که نمی‌رسن به من می‌پرن بغل دشمنم

بری ستاره‌ هم بشی
می‌سازم ازت ابرنواختر
اینا از ریشه‌شون تقل‌دورنگن
رسیده مثل قصه‌ت تحملم تهش
تو دلش آشغال تصدقم رفت
زد به کری و دادو زدم بلندتر
رسیده مث قصه‌ت تحملم تهش
قول می‌دم بندازم قلبتم از تپش
اومدم روشنت کنم کون کرم شبتاب
اگه دیده می‌شی، علتشه تو قتل مهتاب
دهن درستش رو به خاک و خون کشیدن
اگه مزه می‌کنه به گوشا طعم عن حرفات
لوسیفرین لفظام شد واکنش دفاعیت
امثال ما رو اکسید می‌کنی شاید بتابی
طبلای توخالی، همه ده‌شاهی دوزاری
اگه دراگ و دختر نبود می‌خواستی از چی بنالی؟
بیا بریز اونجا که می‌سوزه، آب پاکیه
یارو از خودش واسه هیچی نبودنش شاکیه
مگه غم و باکیه که خنده از خون می‌خواین؟
شادی‌جمعیتون؛ بن‌بست راه شادیه
تیزتر از توعه تبر بیتم
زره جنگ تنش کردم هول شعرمی
ندارم سوالی، نمونده جوابی
عذاب صوتیتم تا تو بتتو بشکنی

بری ستاره‌ هم بشی
می‌سازم ازت ابرنواختر
اینا از ریشه‌شون تقل‌دورنگن
رسیده مثل قصه‌ت تحملم تهش
تو دلش آشغال تصدقم رفت
زد به کری و دادو زدم بلندتر
رسیده مث قصه‌ت تحملم تهش
قول می‌دم بندازم قلبتم از تپش
دستاتون بو خون می‌ده
آرامشت بو خون می‌ده
سفره‌تون بو خون می‌ده
این چیزا بهم جنون می‌ده
نمی‌مونه، عبوریه این صفحه‌ی تاریخم
بترس وقتی کمرای خم خسته پامی‌شن
از روزی که مدیر تبر زد دید طبری دستمه
فهمیدم چرا مسیحا محکوم به مرگ و چارمیخن
خط فکریت رو برات الکی کردن سرهمش
به جز داستان و خرافه مگه چی بهت یاد می‌دن؟
انقدر این محتوا رو دیکته کنم برات که بره به خوردت
رنگ و لعابشو چیجوری دوست داری؟ می‌پزم
تو بکن یه لقمه
هضم حقیقت همیشه درد داره، درسته
اگه مال تو نیست نگو هست قلمبه‌سلبمه
انقدر عذابت بشم باز شه چشای کورت
نامه‌اعتمالتو می‌دم دستت تو راه گورت
بین ماهی‌گُلیای اسیر تنگ ستم
من یادآور رهایی با هر تپش گلوله

بری ستاره‌ هم بشی
می‌سازم ازت ابرنواختر
اینا از ریشه‌شون تقل‌دورنگن
رسیده مثل قصه‌ت تحملم تهش
تو دلش آشغال تصدقم رفت
زد به کری و دادو زدم بلندتر
رسیده مث قصه‌ت تحملم تهش
قول می‌دم بندازم قلبتم از تپش

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...