letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de farewell - shahram nazeri

Loading...

[آلبوم آرش کمانگیر / متن آهنگ «بدورد» از شهرام ناظری]

[روایت ۱: قطب الدین صادقی]
از پیشم مرگ،
نقابی سهمگین بر چهره، می‌آید
به هر گام هراس افکن،
مرا با دیده‌ی خونبار می‌پاید
به بال کرکسان گرد سرم پرواز می‌گیرد،
به راهم می‌نشیند، راه می‌بندد؛
به رویم سرد می‌خندد؛
به کوه و در ّه می‌ریزد طنین زهرخندش را؛
و بازش باز می‌گیرد

[قسمت ۱: شهرام ناظری]
درود، ای واپسین صبح، ای سحر بدرود
که با آرش تو را این آخرین دیدار خواهد بود
دلم از مرگ بیزار است؛
که مرگ اهرمن خو، آدمی خوار است
ولی، آن دم که ز اندوهان روانِ زندگی تار است؛
ولی، آن دم که نیکی و بدی را گاهِ پیکار است؛
فرو رفتن به کام مرگ شیرین است
فرو رفتن به کام مرگ شیرین است
همان بایسته‌ی آزادگی این است
فرو رفتن به کام مرگ شیرین است
همان بایسته‌ی آزادگی این است
[روایت ۲: قطب الدین صادقی]
هزاران چشم گویا و لبِ خاموش
مرا پیک امید خویش می‌داند
هزاران دست لرزان و دل پرجوش
گهی می‌گیردم، گه پیش می‌راند
پیش می‌آیم
دل و جان را به زیورهای انسانی می‌آرایم
به نیرویی که دارد زندگی در چشم و در لبخند،
نقاب از چهره‌ی ترس آفرین مرگ خواهم کند»
نیایش را ، دو زانو بر زمین بنهاد
به سوی قلّه‌ها دستان ز هم بگشاد

[قسمت ۲: شهرام ناظری]
بر آ، ای آفتاب، ای توشه‌ی امید
برآ، ای خوشه‌ی خورشید
تو جوشان چشمه‌ای، من تشنه‌ای بیتاب
برآ، سرریز کن، تا جان شود سیراب

[قسمت ۳: شهرام ناظری]
چو پا در کام مرگی تندخو دارم
چو در دل جنگ با اهریمنی پرخاش جو دارم
به موج روشنایی شست و شو خواهم
ز گلبرگ تو، ای زرینه گل
من رنگ و بو خواهم

[روایت ۳: قطب الدین صادقی]
شما، ای قلّه‌های سرکش خاموش،
که پیشانی به تندرهای سهم انگیز می‌سایید،
که بر ایوان شب دارید چشم انداز رویایی،
که سیمین پایه‌های روز زرِِین را به روی شانه می‌کوبید،
که ابر آتشین را در پناه خویش می‌گیرید؛
غرور و سربلندی هم شما را باد
امیدم را برافرازید،
چو پرچم‌ها که از باد سحرگاهان به سر دارید
غرورم را نگه دارید،
به سان آن پلنگانی که در کوه و کمر دارید»
[پل: شهرام ناظری]
زمین خاموش بود و آسمان خاموش
تو گویی این جهان را بود با گفتار آرش گوش
با گفتار آرش گوش

[قسمت ۴: شهرام ناظری]
نظر افکند آرش سوی شهر، آرام
کودکان بر بام؛
دختران بنشسته بر روزن؛
مادران غمگین کنار در؛
مردها در راه
سرود بی کلامی، با غمی جانکاه
ز چشمان بر همی‌شد با نسیم صبحدم همراه
کدامین نغمه می‌ریزد،
کدام آهنگ آیا می‌تواند ساخت
کدامین نغمه می‌ریزد،
کدام آهنگ آیا می‌تواند ساخت
طنین گام‌های استواری را که سوی نیستی مردانه می‌رفتند؟
طنین گام‌هایی را که آگاهانه می‌رفتند؟
دشمنانش، در سکوتی ریشخند آمیز
راه واکردند
کودکان از بام ها او را صدا کردند
مادران او را دعا کردند
پیرمردان چشم گرداندند
دختران، بفشرده گردن بندها در مشت
همرهِ او قدرت عشق و وفا کردند
همرهِ او قدرت عشق و وفا کردند

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...