a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de bazigar - saleck

میگن خوردی از همه زیاد که سیر شدیا جوون
آدما لاف چاله چوله هارو میزنن
تو پر کردی برا همه قیر شدیا جوون
یکی رو امرو دیدم کمکش نکردم
نشد، با نگاه بهم گفت پیر شدیا جوون
چرا فکر میکنید سن منه کم
الکی خود خوری میکنم تن بدون حرکت
دنبال پول و پله ام بوده به دول مملکت
همیشه دستم به سینه، شبیه کیر شدیا جوون
دو تیکه استخوون پوست سیاه رو تنم
فکر و خیال تو سرم و تار سفید رو سرم
میزنه ملودی غم، میرقصه پام باهاش
همیشه متهم بی جرم توی دادگاه هام
چشم قاضی، زبون میبره حکم
لاغره میکشه، حق خورد شده تپل
یذره برس به خودت
چرا شل و ولی انقدر شبیه جیر شدیا جوون
کسی نمیبینه لی میگیره به پام
کسی نمیپرسه زمین گیر شدیا جوون
من روحم زخم بود و بوی خون میومد
هعی فرو میرم تو خودم یه تیر شدیا جوون

زمون
چقدر دیر شدیا
داره بدم میادش از این بیخودیا
دو تا تشر بار خودم میکنم میرم
میگم میبرمتا خیلی تیز شدیا زبون
تموم لسه هام زخمه
سهم آیینه بهم اخمه
نمیدونی چقدری تلخه لخته هامو لیس بزنم
واسه رفع قوت و بگن سیر شدیا جوون
هی میرسه به تهش حرف و از سر میگیره
سگ دو میزنه زخم بستر میگیره
تو خلوت خودشم گم میشه نگاه خیره است
بهش میگن جوونی کن خنده اش میگیره
انگاری تو اتاق یه دیوونه هست باهاش
که عقب نگاه میکنه میونه حرف هاش
لنگ میزنه پاش عصبی دنبال شر
بخوره کتک یه دهن دو نبش تا که جابشه حرفاش
تراشیدم موهامو از ته مرتب قرص
نبود دلمو قرصا شلم کرد بخوابم لاقل
یه تن لاغر که سیر از جوونیش
ما کینه‌ای نبودیم و مجبور شدیم زدم حرف و بلندتر
سرم تو گونی رفت و لب و لوچه خونی رنگ
هعی داد و بیداد بهم میگن کولی ام
رسید به قلبم این سنگای کلیه ام
یه عمری دم زدم که منم میتونم اما الان که بریدم
تو خودم لولیدم و دیدم دورویی رنگ
پریده تر از دیوار روبروم گلویی تر کنم
خارتون گاییدست… می‌کشم، خودمو لو می‌دم
حالا بجنبید ازم اعتراف بگیرید
که با حرفاتون نمی‌گیرم اضطراب
واسه رخ باد مهم نیست سرخی چک
منم اون کلاغ بی خونه ی قصه هات
من رقص مرده هارو ترجیح میدادم
به لبخند تلخی که از سینه ها رفت
بگو چی میگیری از سینما درس
که بیوفته پرده میشی اسیره ماتم
بازیگر

- saleck

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS