letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de iran+ (feat. reza rozim) - saeed majazi

Loading...

قدم میزدم بی هدف تو کوچه هاش
پُرِ ترس تو دل مسافراش و شوفراش
یه سریا واسه در رفتن صف بستن
یه عده هم‌ الان رفتن میخوان برگردن
من همینجا رو میخوام با همه‌ی بدیاش
با همه ناامیدیاش، دربدریاش
تابستون برفی، پاییز وقت رشده
زمستون وقت بیداریِ درختِ خشکه
من همینجارو میخوام با همه ‌کلکاش
دروغاش، دغلاش، خیابونا، تَرکاش
اینجا خوبه با همین علافای تو پارک
نسلی که بشون میگم بقایای کولاک
با همین مافیای پول و ارز و سکش
با کم ارزشترین پول، با همین وجهش
با همین غرغرای ننه بابا
بیکاری و پول کم و قند بالا
تو میگی فرهنگ اینجا گمه کسی ندارش
کی اسم فرهنگ رو یادت داد و بت گفت دربارش
قدارت رو میکشی و فحش میکنی حوالش
همون خاکی که رسوندت تا اینجا از گهوارت
با همه محدودیاش و ممنوعیتاش
هنرای غیر حرفه‌ای و محبوبیتاش
سلبریتیای بی هنر، اقتصاد ورکشسته
دست هنرمند واقعی رو تو این عرصه بسته
اینجا مردم از شکست هم خوشحال میشن
شیعه علی اَن، جای جاش عمر و عاص میشن
اینجا همه زخم خوردن حتی از زبون
خونشون رو به دوش میکشن مثل حلزون
نه خزون شاعرانست اینجا
نه دیگه نگاهامون عاشقانست اینجا
تا حالا زندگیمون اینقدر سخت نشده بود
ولی عشق ینی بمیری تب نکنه اون
اگر ایران به جز ویران سرا نیست
من این ویران سرا را دوست دارم
به شوق خار صحراهای خشکش
من این فرسوده پا را دوست دارم

یکی غربی دوآتیشست
یکی واسه جنگ با آمریکا یه شوالیست
یه سوالی هست؟
چرا هیچکدومشون نمیخوان بفهمن ایراد مساوی تو دوتاییش هست
شعارا پر از تنفر، حک شدست رو دیوار
تکرار میشن بدون درک و فهم طوطی وار
اینا ماحصل تحریک مردم از تو فیلماست؟
یا شلیک به هواپیما تو ۶۷ تو تیرماه‌ست؟
ایران زادگاه عالمای بی عمل
عاشقای سینه چاک و خائنای بی دغل
وطن پرستا که ریششو ماهرانه میزنن
وطن فروشا که شدن سرباز راهش بی کفن
تو چرا انقدر غریبی تو خودت
یه فلاتی اما چرا کویری تو خودت
ایران
تو انقدر دشت بودی که تو گندمزار تو
نسیم نوازش میکرد صورت نوزادتو
عشقِ تو تلخه مثل آخرین حرفای بابکه
وقتی خون فواره میزد از دست و شاهرگش
وقتی با خون خودش صورتشو رنگ میکرد
تا از شدت کم خونی اگه رنگی زرد
به چهرش نقش میبست نگن ایرانی ترسیدست
یاد میده تو اوج سختی دست
نکشیم از جنگیدن با اهریمن
عاشق بود اگه حرف میزد عمل میکرد اون
من این روشن سما را
من این افسانه ها را
من ای مردم شما را
دوست دارم
اگر ایران به جز ویران سرا نیست
من این ویران سرا را دوست دارم
به شوق خار صحراهای خشکش
من این فرسوده پا را دوست دارم

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...