letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de hezaanat - reza tesla (tes)

Loading...

؛[قسمت 1: تس]؛
به هر نحوی فقط میبینی کُشتار
این گستره ی سفید میدونِ گرگاست
ما برّه های برده دارِ رسوا
به جعبه هامون چشم میدوزیم به هشدار
این عامل جنگ و حامل بدبختی
زمان شکل گیریش قرونِ وسطی ست
یو، چقد از خودت کم کردی
همه رو دادی رفت به صاحبای بمبا
دلتو نبند به داشته های دنیا، من
خبر اَ جهلی میدم وسطِ رویات
نفسِتو بکُش این نفس عصیانه
اینم مث همه آرزو هات دروغ گرگاست
نقشه کشیدن کم کنن ازمون
پنج قاعده ی خلوصو بردن از یادمون
اینا قطعیته که نه به نسبت
زمین مالِ همست، نگو بدش من غاصب
دورمون پُرِ خائنه به خلقت
یعنی اون که وحدتشو میده به کثرت
علم همون ثروته این سوال خود قصست
سیستم از دوران کودکی دو دلت کرد
نبودِ آگاهی منجر میشه به فقر
به این کشتار به این هوایِ گرم
خشمِ طبیعت عادل میسوزیم پای قاتل
دَم اون گرم که پوتین رزمش تو پاشه
پاشو وقت نبرد رسیده
دشمنِ خودی تو جبهمونه عقب نمیره
چُپق آگاهیتون هم تو دستِ هیچه
دینِ آگاهیتون به این نیست بزنید زیرش
دیگه دیره فرشته شده دیو
به حاجتِ روا همگی دورِ دیگ
این همه خون پاک نمیشه با دو دلی
من برم جلو، اون بره جلو، تو بِری

؛[هم خوان: تس]؛
تو اگه باشی، من اگه برم
تو تلاقیِ یگانگی میرسیم به هم
ما دلایلِ وحدتو یه باری طی کردیم
یه بار، لذت زندگی رو قِی کردیم
من اگه باشم، تو اگه بری
تو حضانت یگانگی مقابلیم
ما شمایل وحدتو به لُختی اومدیم
جامه ی لذتای بیهوده رو کَندیم

؛[قسمت 2: یحیی]؛
دلبری یا بنده ای به شرط مزد مثِ گدا
بگو بینم مسکینی یا دَلِ دزد
تو بگو ولی من که تهش نفهمیدم فرقشو
خوابیدن پاشدن متوفی متولد و
رفتگر سر صبح خوشه آوازِ صدای نکره اش
اگه باز کنی فقط گوش کرتو
اینهمه جوب، اینهمه رود، اینهمه جنگ، اینهمه صلح
همه چیز جلو توجهته متوجه شو
اگه فرشته شده دیو، دیو میشه فرشته شه
بدونِ هر کدوم میلنگه یه پای قصه که
میشه تیغ و تیر و توپ و تانکو بگیری از فلز
میتونه هم پلو واسه ارتباط بهت بده
تو ماهی تابه جلز ولز ماهی های تشنه که
قراره واسه ی بچه ها غذای سالم بشه
شکلِ کامل جزو قواعد قطعه قطعه شه
بتونه یه نفر بهش خطاب پازل بگه
این میشه سرگرمی، این میشه بازی
مهم نیست ببَری ببازی، مهم اینه باشی
اگه بتونی بری به دور از حواشی
تو همین آنی، پنهانی
دری که باز نیست میشه درو از بیخ کَند
چیزی که تو آینده نیست الآن هم نیست پس
ببین هیچ چیزی واسش مهم نیست هیچ کس
این مهمه مهم نیست مهم چی هست
بینهایت احتمال ناامیدی رو هیچ کرد
دشمنم میشه به من نزدیک تر
اسممو میشه بزاری دشنام
فرقی نداره خیلی وقته که دوشو ندیدم
سفیدم، سیاهم، پیچ و واپیچم، همه چیزم، هیچم
دیو دندوناشو تیز کرد تا بزنه پَری پَر
هه، حداقل هوشیارم که گیجم

؛[هم خوان: تس]؛
تو اگه باشی، من اگه برم
تو تلاقیِ یگانگی میرسیم به هم
ما دلایلِ وحدتو یه باری طی کردیم
یه بار، لذت زندگی رو قِی کردیم
من اگه باشم، تو اگه بری
تو حضانت یگانگی مقابلیم
ما شمایل وحدتو به لُختی اومدیم
جامه ی لذتای بیهوده رو کَندیم

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...