letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de badam miad - nima nimosh

Loading...

[ورس یک]
من بدم میاد، آره بدم میاد
از هرچی که همیشه ناحق قراره سَرم بیاد
از بدلی‌جات، از مملی‌شاه که با چرندیاتِ فرنگی داشت وطن می‌ساخت
از حاج‌آقا راندخوار بدم میاد چون طرف می‌خواد کَلَک بیاد که از بدبختیا مردم نگن زیاد
از بوی گند لبنیات تا کَلَپچی؛ وای چه قدر بدم میاد
از اُسکلایی که میگن فقط ایران
همیشه خواب دارن، می‌خوان نشن بیدار
از آشناها و هم‌مَحلیا، که اَلکی فاز نون و نمک میان
فقط واسه سَرَک میان این عوضیا، حتی از اونام، بدم میاد
از صدای ناله‌ی مردم داغ‌دار، کنار مُرده، بدم میاد
از گدای ظالم که سَمبُل ماست، با لباس کهنه، بدم میاد
از بی‌ثباتی، از دین و آیین یا با کی خوشحالیم، من بدم میاد
از این سوال که واس چی خُماریم ما بیست و چهاری، من بدم میاد
از پِروگماتیسم، بیروگراتیست، فاشیست و پوپولیسم، کُمونیسم، بدم میاد
از نقابِ فریب که سلاحِ عجیبِ سُنت و قدرته، بدم میاد
از پدر و مادر که از روی شهوت بچه میارن، بدم میاد
حتی از هنرمند معترض که تو آهنگاش جَفنگ میاد
حتی از اونی که میگه می‌خوام مدافع بشم، حَرَم میام
حتی از اونایی که با من خوبن، می‌گیرن همه‌ش خب ازم ایراد
در کُل حرفامم پس نمی‌گیرم، واسه تک‌تک‌شونم سَند میام
با مَردُمم انقد بد شدم که از زندگی کلاً، بدم میاد
من بدم میاد، از کسی که سعی داره ترفند بیاد
از تفریحات مثِ داشتن فندک، سیگار
حتی از اونی که به فکرم جهت می‌داد
من فقط می‌خواستم درس از این آدم بگیرم
ولی چی شد که همش می‌باختم؟
خودمو تو آیینه حسرت چی داشت برام آخر من نگم بدم میاد
[کورس؛ ۲بار]
من بدم میاد، آره بدم میاد، از هرچی که فک کنی زدم این‌بار
من بدم میاد، آخه همه‌ش بیزارم از خاکِ پاکِ کشورم ایران
من بدم میاد، آره بدم میاد، چون نمایش دولتا فقط ریاسْت
من بدم میاد، آخه حرفم سیاهه و همینه که شده دشمنم زیاد

[پل]
از همه چی متنفرم، از همه بیزارم
از همه چی بدم میاد، از همه چی
غفلت تو ذات‌مونه، انتخاباتو که یادتونه
حالائم واس به دست آوردن آزادی چی بارتونه

[ورس دو]
از لاکچری بازیو، دخترِ هرزه که باش بری پارتی، من بدم میاد
از فانتزی کاریو، اینی ‌که دوست داری شاخِ کی باشی، من بدم میاد
از دنیایِ ماشینیسم که باش همه مُخا رو گاییدین، بدم میاد
اینی ‌که صُبا که باس بریم توی شهر دنبال کار، شیتیل، بدم میاد
حتی از این ‌که باس بَدَم بیاد، بدم میاد بگم بدم میاد
آره بدم میاد بلا سَرِ مردم چون‌ که نابجا از خدا فَرَج می‌خوان
من بدم میاد، از خود فروخته، که هر روز درگیر پُرس و جوشه
دل و جیگر نداره، چون شعورش نمی‌رسه بخواد افکارش درست جور شه
من بدم میاد از شعارِ اَلکی؛ از آرامشِ قبلش و طوفانِ بعد از این
ما دنبال بدیم یعنی دنبال بدتریم
نمی‌دونیم کسی واسه ماها نوشابه نخرید
من بدم میاد از حرفِ بی‌عمل
فقرِ فرهنگ یعنی ضعف میهنَ‌م
روی تنم واسه هرچی زخم می‌بندم
چون نمی‌خوام دچار مرگِ این درد شم
پس از مُردنم بدم میاد، فقط تنفر و کاشتم تو سَرم زیاد
تا روزی که تلافی‌شو در بیارم، سَر اونایی که بودن واسه فرهنگ بی‌زاد
ولی بازم بدم میاد، از تو و امثالت چون ‌که دَقَلین
کاش یکم خدا توی مغزتون عقلم می‌ذاشت
تو وجود خاک شما شرف می‌کاشت
آره بازم بدم میاد، از هِرم و تَک‌چشم یعنی از تبلیغات
از تمومِ تعارفات، از تشریفات
از همه سُنت‌هایی که رفتن میان
می‌رسونن فقط ضرر زیان
من بدم میاد از کَلم، خیار، از سَردرد و مرض اینا
حقوق شهروندی، آزادی، منم می‌خوام
می‌شنوی فقط حرف از اینا
من بدم میاد از قشنگی‌هاش
اینا عملی یاد نگرفتن و شدن عملی جاش
توئم عوضی باش (×2)

[کورس؛ ۲بار]
من بدم میاد، آره بدم میاد، از هرچی که فک کنی زدم این‌بار
من بدم میاد، آخه همه‌ش بیزارم از خاکِ پاکِ کشورم ایران
من بدم میاد، آره بدم میاد، چون نمایش دولتا فقط ریاسْت
من بدم میاد، آخه حرفم سیاهه و همینه که شده دشمنم زیاد

[پل]
کسی نیست این وضعیتو تغییر بده
کسی نیست که این حرفا رو جدی بگیره
کسی نیست که از درون بیدار شه
اَلکی شعار می‌دین که متحد شوید
در حالی که خودتون از همه منحرف‌ترین
بهتره ذوق زده نشین

[ورس سه]
از زِید فاب داشتن و زن گرفتن، حتی عشق‌بازیا دیگه بدم میاد
انقدر بی‌تفاوت شدن که دیگه ندارن حتی به حرفم نیاز
این مثبت و منفی مساوی نداره، پس روی همه‌شون ضربدر میام
آره بدم میاد، واسه همینه که الآن من فقط یه قلم و دفتر می‌خوام
تا بگم از چیزی که بدم میاد
تا بفهمن دردامو درد کشیدهاش
بفهمن دردا رو از بعضیا
ایران و بر اساس فقر نمیشه ساخت
سرما، پیشگیری، شلغم، پیاز
اینا همه کار خود سیستمه ببین
دولت واسه مَردُم رسماً چی داشت
اصلش مرگه، زندگی پیشکشه رفیق
واسه تو مثِ دلقکیم ما؛ ولی فقط برای سرگرمی‌هات
اینجا کسی دلقکو نفهمید؛ آخه ما حقیقت دلقکو نکردیم فاش
از همه‌ی دولتا، سیاست‌مدارا، نظام و ارگانا، بدم میاد
از همه‌ی وُزا، لیاقت ندارا، ترامپ و اوباما، بدم میاد
از ریشه‌ی ماسون تا آخرین برگ پِلَن کثیف‌شون، بدم میاد
از شیوه‌ی ناتو تا خاص‌ترین مَرد کِلَنِ خبیس‌شون، بدم میاد
از گرگا تو لباس بره؛ فحشا تو نظام و ارتش، بدم میاد
از دیکتاتوریسم، از کتکای بیستا پلیس تویِ محله، بدم میاد
از خنده و شادی تو لحظه؛ رسم خوشحالی تو مسجد، بدم میاد
از کُلت و فشنگ و کِلاش، بمب و موشک و سلاح، من بدم میاد
از ملتی که تا کربلا پیاده میره ولی تا اونور پُل نه، بدم میاد
از رپ‌کُنی که از الآن پیاده میشه، وای نمیسته جلو قدرت، بدم میاد
از شعور کسی که چند ساله می‌خونه ولی به شعور ما توهین کرده، بدم میاد
از توجه به کسی که حرفای بیهوده میزنه، این بازیو تند می‌بَره، بدم میاد
از تقدیر بچه‌ی گشنه، مَردی که هست پِی کصشعر، بدم میاد
از تصویر قلب یه بزدل، تزویر و ننگ‌ یه مُزحک، بدم میاد
از اوضاع فعلی کردستان، سیستان و بلوچستان، بدم میاد
از فالشیِ صدایِ اُرکستا، ولی میان هنوز اجرا، بدم میاد
از رفتار ظالمانه با بیمار تویِ بیمارستان، بدم میاد
از حرفای عاشقانه یا زیبا، پُر احساس، بدم میاد
از گِله‌ی پیرمرد که خودش باعث شد انقلاب بشه، بدم میاد
از کسی که پیله کرد که موزیکو منع کنه تا ضدحال بشه، بدم میاد
از شبا که مجبورم باشم تو زیرزمین، بگم از اندوه، غم، بدم میاد
از روزا که محدودم، برم تو خیابونا، بچرخم من تو شهر، بدم میاد
از زخمای بدنم، از فردای جهنم، از دردای قبلانم، بدم میاد
از حرفای وطنم، تِرکای خفنم و جشنای منطقه‌ام، بدم میاد
از بی‌بُته‌هایِ بی‌اندیشه و بی‌وجود رپ، بدم میاد
از هرکی که حرفاشو سطحی به مَردُم می‌خورونه، من بدم میاد
از هرکی که می‌سازن بت، بعد فکر کنن حقه هرچی گفت، بدم میاد
از این ‌که ایراد از کلیت هیپ‌هاپ ایران عزیز شد، بدم میاد
من بدم میاد، آره بدم میاد، چون که واسه هر داستانی فَنَم میاد
زندگی هیپ‌هاپی جَنَم می‌خواد، که تو نداری واس همین بدم میاد ازت
در نمیاری سر از اینا، واسه همینه از تو، من بدم میاد
از توجیه تو حرفات بدم میاد؛ واسه همینه که برات یه کفن میارم (×۲)

[اوترو]
برای آزادی (کو آرامش؟)
باید از انقلاب رد شد (کو صلح؟)
آره، انقلابی که سال‌هاست تو خون‌تون شیشه‌ست (کو آزادی بیان، ها؟)
باید این شیشه رو شیکوند (کو اتحاد؟)
و مطمئن بود (کو اجرا؟)
اگه خونیم نباشه (کو صداقت؟)
شیشه‌ایم نیست که نسلای بعدیو بکُشه (کو جسارت؟)
یا از هیچی نترسین (همه‌ش حسادت)
یا زیر شکنجه‌ها بمیرین (همه‌ش فضاحت)
انتخاب با خودتون (همه‌ش قباحت)
فقط با خودتون، فقط (همه‌ش جهالت)

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...