letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de lenz - mirtak

Loading...

؛[قسمت اول : فرزان]؛
مجبور به دیدن از بدو تولد
آه ساخته‌ی مغز و ترشح
به دستبند دوربین بستنم از پشت
تق‌تق انگشت‌ها روی فلاش
واسه ثبت تحویل
تو یه لحظه
یا که جلب توجه
همینا باعث خلق تنم شد
باعث شد که من کم بشم از پر
شیشه‌هام تو هر لحظه ترک خورد
توی تاریک خونه حبس تنم
روزنه‌ی روی دیوار
می‌تونست یکم از ترسمو کم کنه
رو پرده ظاهر می‌شد درد با تلالو
شدم یه وسیله واسه مردم سرخوش
واسه ازدواجشون یا جشن تولد
می‌کردن از هر حرکتم ذوق
تا که بالاخره به معنای خوده واژه
وارد توی دور باطل
پره آستینمو دلمو ذره ذره تنم مرد
آه سیاه و سفیدم
با اینکه اوایل از دیدنه عشاق ذوق می‌کردم
از خودم پرسیدم
تو طول عمر وقت می‌کنن اصلا اینارو ببینن ؟
یا اینم یه عادته دیگه‌اس ؟
اونا پی ثبت یه لحظه‌ان
یا اینکه جلوشن دارن ثانیه‌های زیبا کشته می‌شن
دیواره واقعیت فروریخته رو سرشون
اونوقت اونا دارن از طناب خیالات بالا می‌رن
تو همین فکرا بودم تا سینما رو دیدم
گم شده بودم میون این همه بازیگر
پلکام رفت
کارم شده بود
تجارت و تبلیغ بزرگترین قاتل قرن
که سیگار بهش می‌گن
آه‌آه
سیگار بهش می‌گن
حالا بیاین بگیریم عکس

؛[قسمت دوم : میرتک]؛
مجبور به دیدنم تا آخرین لحظه
با صاحبم حتی تو نا کجاها می‌زدیم پرسه
می‌دونست داره گم می‌شه جهان توی ورطه
اما چشاشو بست رو به حقایق تلخش
گفت بیننده واسه صلح به تماشا نشسته
گفتم این دنیا که سکانس سرآمدش جنگه
گفت این قدرته که دست و پامو بسته
گفتم لعنتی پس کجاشها متت رفته
خجالت نکشید از نگاه خسته‌ی من
پر از عشوه‌ام کرد
اما دریغ از عشق
من یه دوربین خالی از صداقتم به دور از رسالتم
تنها علاجمم مرگه
گذشت
دیگه سیاه و سفید نیستم پر رنگم
تو تاریک خونه‌ی جهان روزنه رو گمش کردم
با سرکشی بی شرم نبوغ
پیشرفت علوم
آدمارو نزدیک می‌کنم بیشتر به دروغ
ازم یه عنکبوت ساختن
مجبورن کردن تار تنیدم
مغزتونو با تحریک احساس جویدم
می‌خواستم مفید باشم تو راه بهبود جهان
اما دیدم تو جشنواره‌ی حقیقت
بی‌اکران‌ترینم
با کارتونام شخصیت بچه‌تو می‌سازم
رو نقطه ضعف‌های حسیش دستمو می‌ذارم
جهان زیر فقره
اما ثروتو نشونش می‌دم
با زرق و برق تو وجودش حسرتو می‌کارم
الانم اگه اینارو می‌گم
می‌خوام استعفاء بدم
قبل اینکه بیاد مدل جدید بلا استفاده شم
من اومدم تو وجودت مانع انقلاب بشم
از الگوهای کاذبت بهت نقاب بدم
پس بیرون از بگرد
پی قصه‌های عصر
چون وققت خیلی کمه
واسه درک انعطاف برگ
بیرون از بگرد
پی قصه‌های عصر
چون وققت خیلی کمه
واسه درک انعطاف برگ

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...