letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de sayeh - mc tes

Loading...

سایه تو میخوام ، نورت باشه واسه مردم

شب چراغ کمین کرده توو دیده منه سردرگم

شب گواه پوچیه ، هیچ ذره ای از کل من سایه تو میخوام

این از تنم از تو ، با اولین جو خورشید عامل جنگم

نگهبان این اتاق در بستم الهه آید

نه کرده از سر اصلاً ، پس الهه ها چقدر غلط

جن أ دستور میگیرم از ستاره ها

صفیر قسمت سیاه این قصه ی پوچم

مثِ ایمانت بدم ، مثِ خدات خوبم

هرچند که تو این خوبو ساختی

ساختنت خوبا من از این خوب دورم ، پوچم مجنونم

من خونم توو جام پادشاه شاعر

مسیرشون پیدا میشه فقط از رویِ آیه
من از این جهل فراری شدم به سمت سایه

سایه ندیدم سیاهیشو کشیدم به هاله

چشمه ی بی نورم ، یه برکه بی نیلوفر دو سایه

من یه آب سیاه راکد بی جونم

جریان شدن کار ماهی های بی حافظ

از من هیا هوی حافظ هیجان این هائلم

که بینمون پرتگاه کشیده من تمنای بی خالقمو

آرزوی شیرین بی فاصلگی مانعم از حرکت

ندای تلخ برگشت درست قبل رفتنو

امید آروم گرفتن زیر سایه ی سقفم

که کَمی شکستس حیف ، بهای مُزمن پنهان عُقده ی رِنداز

سُجده ی عرفان ترس از نوشتار از سایه به زندان

آخرین اخطار پوچ دلیله
شاید چشمای کم سو ندیدش

شاید این سایه ها نسیب نمیشه

شاید باید قربانی کرد

شاید ندایی هست گوش نیس

نمایی هست دید نیس

شاید ردایِ پیر نیس دین

خرقه ای شبیه به دین نیس دید

شاید و شاید آدم فقط میتونه باید

نباید منم که وردم از سایه ـَت سلامت

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...