a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de bashe vase baad - masin (irn)

[متن آهنگ «باشه واسه بعد» از مسین]

[قسمت یک]
باشه واسه بعد، نه که باشه بد
رو روال خط زندگی چند نقطه
بردار این دِلو حتی اگه دست خورده
بدون خیلی وقته که این تَن مُرده
جا، نمیشه تو این چند جمله
یک جفت پا و چند قله
نه به والله که بری تنها می‌شم
بابا لج نکن، نرو، صبر کن دِ
میگی پول ندارم
یا که ضعیفم و جون ندارم
واینمیسم و لَقم
روزگار زده تقم
حقمو خوردن و لبخند
رو کویر لبم، سرابه دردم
همین عشقه، اما شکسته دندم
نفسم در نمیاد و شُرشُر می‌کنه
رنگ غم اَ دیوار قلبم
یه لحن لق رو شکاف ضربم
حد نداره حصار درکم
اما چه فایده صفر نداره صَرفم
همین عشقه
واسه نور ماها چشمه
اما نریخت تو تشت شانس حتی پشگل
نگو بابا زشته
گوه می‌خوری وقتی که دریایی و میگی تشنه
همین عشقه؟ نه
درازه فقط واسه ماها رشته
یه آجر از دیوار که گذاشته معمار کج
با کلاغ سیاه قصه می‌کنه حتی منقار لج
امسال چند؛ باری پات به رفتن اصرار کرد
اشکال نداره
فقط مرگ پای ورق برگ آرامشو امضاش کرد
[همخوان]
تو مسیر بادم و دستام
می‌زنه سوز
هر شب و هر روز
هر شب و هر روز
اَ بد و اَ خوب
بیزارم از نور
تو مسیر بادم و دستام
می‌زنه سوز
هر شب و هر روز
هر شب و هر روز
اَ بد و اَ خوب
بیزارم از نور

[قسمت دو]
می‌شنوی؟
این صدای خش‌خش سینمه
که همه برگاش زیر پاهات شده له
آخرای پاییزه، قلبمه، سرد شده بدنم
توی حال و هواش پُر شده مِه
لخت بی‌لباس لم دادم
رو یه گوشه اَ دشت اتاقم
رو گلای قالی شیش متریم
زیر غروب سقفم؟ نه، پُر وقتم
خیره به چشمک ستاره‌ی بختم
خیلی وقته که منتظر لمسم
اَ بد شانس به عرض پولی که در آوردم
کم شده طول دستم
هنو به هیچ جا نرسیدم اما
نمی‌دونی که چقد خستم
موهای چهار فصل مادرم به زمستون
نشست که وقتی می‌خواستم
باهات کنم یکم بده بستون
اما هیچ‌وقت نشنیدی
تو فقط دنبال قِری یا غُر
که بده بهت جون
من، از هرچی که داشتم کندم
اَ همه‌تون متنفرم از دَم
از نیش زبون لق مار
از پول تو زهر کژدم
از غم، از هم
از دردی که داشتم مرحم
واسه هر شانسی که زده درو رفتم پیش
از جون گرو گذاشتم، کندم ریش
هیچی نبود، هیچی نشد
از دَم هیچ، اینا تصویری از دغدغمه
که چکار کنی وقتی که رفتن همه
من مصدر شکست و افتادنم
من بارون زجرم، نم‌نممه
دیگه دنبال من نیا
من محو صدای پرواز کفترام
مث من آزاد کن
هرچی که کردی اسیر تو قفس دفترات
می‌شنوی نه؟
تو به زور یه نیمچه تکون می‌شکنی بد
بیا مث من باش
مث بادی که رفت و هیچ‌وقت خبر نکرد
حتی اگه باشه طوفانم، به دل سنگ اثر نکرد
به این خم خام نشو
واسه بدنام نشو
مث من باش
مث منی که کیر روزگار و دید و
هیچ‌وقت زندگی رو دمَر نکرد
ذلت بکش، لذت نبر
با هرکی که حال بکنی، سفت می‌کنه و میشه تنگ
رو پیشونیت زخم نامردی می‌مونه میشی لنگ
تو معلولی دنبال علت نگرد
…پَ
[همخوان]
تو مسیر بادم و دستام
می‌زنه سوز
هر شب و هر روز
هر شب و هر روز
اَ بد و اَ خوب
بیزارم از نور
تو مسیر بادم و دستام
می‌زنه سوز
هر شب و هر روز
هر شب و هر روز
اَ بد و اَ خوب
بیزارم از نور

- masin irn

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS