letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de irad - hamed slash

Loading...

متن آهنگ ایراد از اسلش

[کورس]
ایراد داشت این داستان از اولش
میلیارد سال این ساختار ایراد داشت می‌چکید از ھیکلش
ایراد ساخت ھمه‌ بیراهه‌ها رو از اولش
ھیچ راھکاری نتونست این مسئله رو حل کنه ھر چی بود کرد بدترش

[ورس اول]
نگاه کن درست ھمین‌جا ور دلت‌ام
من ھنوز کلّه گنده‌ترین مشکلت‌ام
توو خیال باطلت فقط به ضررت‌ام
ولی من دنبال سود حق آب و گلت‌ام
خلاف جریان متداولت‌ام
علاج تو و رفیقای خل و چلت‌ام
نکته‌ قابل توجه اینه که
علی رغم میل باطنی متحملت‌ام
دست بکش لمس کن ظرافت‌و
مرزات‌و یه بار رد کن
ھمیشه می‌شی اسیر غرور کثیفت‌و
دوباره به زمین و زمون نگاهت چپ شد
نترس بچسب بهش سماجت کن
اگه حتی خط به خط خود‌
بخود ھمه‌ شعر‌هات خط خورد
ها پاھاتو یه وجب دراز‌ تر کن
نه شکل من نه شکل اون
درست بگیر رو سرش نشون
حالا که از اول نبودی حداقل تو تا تهش بمون
اگه چشم کورش تو رو نمی بینه
شعر آزادی رو در گوش کرش بخون
باید بیاد بیرون از این کله فریاد
تا که بخوره کله‌ خرش تکون

[کورس]
ایراد داشت این داستان از اولش
میلیارد سال این ساختار ایراد داشت می‌چکید از ھیکلش
ایراد ساخت ھمه‌ بیراهه‌ها رو از اولش
ھیچ راھکاری نتونست این مسئله رو حل کنه ھر چی بود کرد بدترش
تغییر و که نمی‌شه خرید با جیب خالی
نه با کپیدن رو کتاب نه با تحصیلات عالی
با این تصور کج و سطح پایین چگالی
می‌سوزی ته گودالی پر از خیال پوشالی
شاید معجزه ھیپ ھاپتو ساختن یه شاعر
از یه آدم لش و ول و لات و لااوبالی
شاید من یه دیو سفیدم‌و تو نماد وطنت‌ای
باید بیای جنگ مثلاً تو رستم زالی
تغییر و که نمی‌شه خرید با جیب خالی
نه با کپیدن رو کتاب نه با تحصیلات عالی
با این تصور کج و سطح پایین چگالی
می‌سوزی ته گودالی پر از خیال پوشالی
شاید معجزه ھیپ ھاپتو ساختن یه شاعر
از یه آدم لش و ول و لات و لااوبالی
شاید من یه دیو سفیدم‌و تو نماد وطنت‌ای
باید بیای جنگ مثلاً تو رستم زالی

[ورس دوم]
توئم وصل به تاریخت‌ای
وصل به گذشته تاریکت‌ای
کسی‌و جز خودت نمی‌خوای بازی بدی
انسانیت تو در گوشِت میگه
ناراضی اومدی راضی بمیر
حقت‌و به ھرکی جز خودت دادی بگیر
چشم تو نمی‌شه نادیده سیر
کشف با ارزشت خودتی نه
پَ راحت راه به تو رسیدن
خیلیا مثل تو اومدن و غم‌
غربتو توو غروب جمعه دیدن
حس امنیت‌و داری قبل خالی شدن جیب
تا وقتی صبح و ظهر و شب پر شیکم
مجوز گناھات‌و بعد سر کشیدن آب توبه میدن
بند نافتو با دروغ بریدن و یه روزی‌ام
با یه کوله پر از دروغ میری زیر‌خاک
نمیخواد این وسط مثل دیوونه‌ھا برقصی
باورم نمی‌شه تو باشی عاشق سینه چاک
قبل از این‌که بخواد بشه دیر می‌زنم یه‌تیر
ھدف وسط اَبروته
تا لحظه مرگ امیدم بهت
میزارم سیر شی با ته مونده

[کورس]
ایراد داشت این داستان از اولش
میلیارد سال این ساختار ایراد داشت می‌چکید از ھیکلش
ایراد ساخت ھمه‌ بیراهه‌ها رو از اولش
ھیچ راھکاری نتونست این مسئله رو حل کنه ھر چی بود کرد بدترش
تغییر و که نمی‌شه خرید با جیب خالی
نه با کپیدن رو کتاب نه با تحصیلات عالی
با این تصور کج و سطح پایین چگالی
می‌سوزی ته گودالی پر از خیال پوشالی
شاید معجزه ھیپ ھاپتو ساختن یه شاعر
از یه آدم لش و ول و لات و لااوبالی
شاید من یه دیو سفیدم‌و تو نماد وطنت‌ای
باید بیای جنگ مثلاً تو رستم زالی
تغییر و که نمی‌شه خرید با جیب خالی
نه با کپیدن رو کتاب نه با تحصیلات عالی
با این تصور کج و سطح پایین چگالی
می‌سوزی ته گودالی پر از خیال پوشالی
شاید معجزه ھیپ ھاپتو ساختن یه شاعر
از یه آدم لش و ول و لات و لااوبالی
شاید من یه دیو سفیدم‌و تو نماد وطنت‌ای
باید بیای جنگ مثلاً تو رستم زالی

[اوترو]
ایراد داشت این داستان از اولش
ایراد ساخت ھمه ی بیراهه‌ھا رو از اولش

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...