a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de rage | خشم | khashm - cheshmogoosh

i fly high
بلند پروازم
i fly high
بلند پروازم
what a gamble
چه قمار بازم
what a gamble what a gamble
چه قمار چه قمار
i have 30 to 40 snake beads in my pocket
تو جیبم سی چهلتا مهره مار
yeah
یه
newcomer but veteran
تازه وارد ولی کهنه کار
woooh
اوووه
i will never lose my heart
عمراً دلو ببازم
aaa
آآآ
i came to make it
اومدم که بسازم
yeah yeah
یه یه
even if i burn
حتی اگه بسوزم
paw paw
پا پا
i will make a solution for it
واسش چاره می سازم

don’t drop my parachute
چترم و وانکن نه
i want the wind to blow in my face
می خوام باد بخوره تو صورتم
i will pass all the clouds and effect all of them
همه ابرهارو بکنم رد و جا بزارم توشون اثر
i tell you with violence that i am welcome
با خشونت بهت میگم خوش اومدم
they were all dry when i roared
همه خشکشون زد وقتی خروش آمدم
do not be afraid, i have no hostility
نترسید ندارم خثومت من
but you like it because it smells good
ولی خوشتون میاد چون خوش بوست عطرم
i spread the smell of blood
بوی خون و می کنم پخش شه
i shake the city
رعشه میندازم به جون شهر
i will torture the executioner until he understands shame
شکنجه می کنم جلاد رو شرم بفهمه
against the flow of this ritual
خلاف جریان شرع بشه بنده
you witness the beginning of a show
تو شاهد شروع نمایشی
lighting up the glory in the dark nights
روشنی شکوه تو شب های تیره
you can hear the roar of a lion
غرش شیری که میشه شنیدش
glorious praises from a complainer who is unaffected
شکوه های شیوای شاکیه بی شیله
that’s enough
کافیه دیگه
the warmth of this heart has made this religion to be fulfilled
داغی این دل شده باعث و بانی این دین که ادا شه
not that he pretended to do the deeds
نکه ادای انجام اعمال و الکی دراره
so the poems of this era are used in a way that is used now
پس اشعار عصرو به نحوی که الانه جوابه
express it so that future generations will be ready to understand the meaning of perfection
بیانش کنه تا نسلهای بعد واسه دریافت معنای کمال بشن حاضر
and turn into light as a result
و نور بشن حاصل

he has been summoned and has a responsibility
احضار شده داره عهده
make a mockery of a human being
از انسان بسازه اسوه

بلندپروازم
کلا حواسم به دورم اطرافم نیست
تو وهمم خوابم
بردن برام از مردن درخاک غربت بهتره پس فرصت ندادم
گرفتم قلم سرنوشتم
نوشتم برسم به بهترم
سرشتم یه فرشتس که فطرت زشتشو ولش کرد و قسمت و قسر در رفت
از زیر تیغ تیز تیرگی پیچید
دید که میشه به یک بینشی رسید
که دیگه نیازی به دیوه کینه نیست
و میشه ویژه دید
میشه ویژه دید

احضار شده داره عهده
از انسان بسازه اسوه

بلند پروازم
عمراً دلو ببازم
آآآ
اومدم که بسازم
یه یه
حتی اگه بسوزم
پا پا
واسش چاره می سازم
هیع!

- cheshmogoosh

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS