letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de bonus - aristx

Loading...

«bonus»

مقدمه

یه سری تیپ ، بی شخصیت

قسمت اول

تو شهر داری میری راه … نی هیشکی عقبت
نه آمبولانس و نه دستگیری در کاره … پیش بینی ات غلط
امضا ٕت زیرِ یه مَن خاکِ اداره جات
عَکست دستِ عِکستِ تهِ دفترش
واریزی ـِ کارتِت کارِ بابات
چقدر ؟!؟
بسته به کَرَمِش
شناس نیستی به جز فندک بیان طرفت
احترام بت در حدِت
زندگیت که سند
ششششششششششششششششششش

قسمت دوم

نه اونجور
نبوده نیست اینجا ، هشدار نداره ، برق اِش
میگیرتت
نباس خشکت بزنه
اگه داره توش زندگی ارزش
نگران نباش اینجا سریع کش میاد
ولی ، همینه ذرّه ها سخت به چشم میان
ضعیف ، تو اِفِ ، عملی
اخوی ، ناکام ، تقل
یا فردی که اومد یه کار بده فقط بره
نیازی نی هَس شبیهش زیاد
باور نداری ؟
تــُخــْـــمـــَــــمـــِـه
برو تو مسیر غرق ه کشتیها
وقتی با تو نامی نی
یعنی راه نجاتی نی
میبینی که خوابیدی
پا میشی
فراموش شده
به گآ میری
منقلب
میگیری درس
تکرار اول قشنگ
میشه آخر تکرار
متوجه ای
ضعف اصلی عقدةِ
شاید زمان مدت نداره
ولی
تموم میشه فرصت اِت
دیگه
من حرف ندارم
تو هَم وقتِ نقطه ات ـِ

قسمت سوم

به زور تو اَلَک موندی
چند تا بد
چند برابرش جَفنگ خوندی
از اجتماع روتیین
تحصیلاتت طوطی
تفریحاتت قوری
هدفت که حوری
خوبی … کوری ندیدی
خرابِ رزومه مسؤلان گوش نمیدن به قُرت
مُخا رَد دُورِت مِثِ خودت چت و له
اَدِلَه تون : به تو چه ؟
سطح کیفی ج
هدف پایداری یا سقوط رژیم
ازش بپرسی : که چی ؟
شنیده هاش و میکنه هجی برات
سلیقه از دیگران ، خود صفر
جامعه فاجعه ، اُفتِ
عمل ندار ، حِزبِ حَرف
رو حواشی قفلِ
خب … دیگه
من حرف ندارم
. اینا هم تموم میشن
(نقطه)

قسمت چهارم

واسه آرزوهاش نمیکنه تلاش
پیگیر ه
غبطه می خوره به حال تون
نمیدونه فرق بین بد
و با یه کار خوب
عدم آگاهی
عصر جهل
مخاطب نمیخواد درگیر فکرشه
که گوش میده به کارتون
هول که باشن قربونی میشن
واسه
نمی دونم چرا
یا دلم می خواست
فرقونی میدن
عادت کردن
واسه نو جوونا میشن الگو
این نه افتخار نداره
که بدن
اسکناس برا زر
از بیرون لاکچری از درون اراذل
زندگی به تخمم
بعد چِتی موضوعات حساس
واس کاراشون یه سری چیزا هست لازم
مواد اولیه
جا افتاده ، سنت
(قدیمی)
حرفارو نشنیده میگیری
ثابت کردی کری دیگه
واسه زدن یه سری حرف
باید آدم شجاع باشه
بعد ببینه که کجا جاشه
شما نیازی نمیبینین به فکر کردن
وای به حال ه اجتماع ادا
که سعی میکنه ، میخواد
مث شما باشه
دیگه خام بودن ، جنسیت نداره
گاهی میشن با وقت پخته … آهان
لازم بگم من حرف ندارم
اینا کاری نکردن که نشه نیاز به
نقطه

قسمت پنجم

شخصی ترین حرفای حیاط خلوت ذهن و
اونا میگن
ازشون دست بگیرن
رو پا میشن
چشم ه اجتماع کورا
با هم نیستن
ولی میرن تو دسته ی خوبا
آینده ی روشنی و تو کار دیدن
زندگی و نمیزارن روو گاییدن
نمیشن خسته تو راه
این هم شباهت ما
تفاوت تو کار ایدست

قسمت ششم

نخواستم آدم بیاد پشتم
اَ مغز کار میکشم دست به کار شم
فكر شه دلیل رشدم
خواناست نوشته هام
ایده خام ها تو سر پخته
میخونم پخش میشن برشته داغ
هول نمیزنم واسه کرشمه
با کار میشم خوش تر
گیکم نمیزنم
فیریک هم
عادت کرده شش م
آری آره خوبه حالم
بحثش نبود باشه میدم
کف دستم مو بکارن

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...