letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de zan - areffbr

Loading...

روز اول و ازل به یاد دارم که فرد بودم
دنده ی چپم رو کشید و گفت که مجبورم
جلوم نشست با یک بوم نقاشی و قلم
بعد کلی تفکر تورو نقش زد زن
گفت مکمل ات رو به این قشنگی میپسندی ؟
اگه شیطان اینجا بود این موجود رو میپرستید
گفت همینقدر میگم
من فقط به جنگ و عشق و شهوت و عطش و تکامل تو دلیل بخشیدم
از اون روز هر جا رفتی اومدم
سمت راحتی و هستی یا سختی و عدم
کدوم لحظه تاریخ بود که پات نجنگیدم
کدوم مهمونی تاریخی باهات نرقصیدم
وقتی اشتباها سیب رو خوردی
تبعیدت رو به جون خریدم
باهات راهی شدم زمین خودمون یک روز
گفتی کنارمی
باقی همه مزاحمن
از ابتدای شعرم یک دریا شدم تو ساحلم شدی
من یک مسافرم
روزی هزار مرتبه تنم به تنت میخوره
و پر میشم تقصیر منه موجی ام
تو ببخشم اگه زمخت و خشنم
باید واسه تو بجنگم
اگر بهم بگی موافقم
تو فکر معاملم با خورشید
که وقتی صبح پا شدی بارون شم
ببارم تو آرومم کنی
بگی چرا بودنت کنار من به دلم صابون زد
حتی بزرگترین مشکلات
جنگ بین شکم چرون ها و گشنه ها
که اندازه سنگ ریزه های بدنت کشته داد
نمی ارزه به درد جزیی انگشت پات
تو از جنس کائناتی
ماه که هیچی
تویی قشنگ ترین جزء کهکشان راه شیری
زن یک سری تکون بده
این ادم ها بلند شن
به احترام پرچم سفیدت بشن مرتب
تو به من نگو که دریای و
گناهت اینه که خودت به من یاد ندادی توبه کردن رو
تو به من نگو که جنگ و شهوت رو بزارم کنار
که با دیدنت عالمی مفسدن پهلوم
جنگل پشت سرت علم کرده جلوی سرما قد
من رو خوب نگاهم کن دریاتم
من اون موج وحشی ام که کل عمر رو فریاد زد
جنایت و جنگ و غرتم نرفته از یادم
اگه نازی بودم حمله کردم لهستانت رو گرفتم و خودتم کشتم ناز من
اگه جایی از این جهان عشق دیگری بودی
و گرفتار تنم شدی قاصدک
بی انصافی نکن که شاید ایرانی بودم و
لباس نو تنت میکردم و میگفتم لازمن
ولی الآن شاعرم که یک خطم تویی
یک خط خودمم
یک خونواده نقلی میشیم با سه خط
آسمون زمین همه متحد شدن
یک دست لباس بزم تن کنی و باز برقصی
سینم رو بدم جلو یا صدام رو جذاب کنم
یا اینکه زانو بزنم مست و رام من شی
من تو زندانی که ساختم واست یک عمره زانو زدم
جلوت گفتم خون جهان تویی زالو منم
زالو منم که تورو خواستم واسه زاد و ولد
یه روز میاد بکنم جات رو عوض
اون روز قبله تویی
کسی آشنا نمیشه با جبهه و تیر
انفجار گیتی تویی تو باید جلوه کنی
من فراری از حقیقتم
حقیقتی که فریاد میزنه باتو مخالفه طبیعتم
تو بدون من ساحلی به هم برسیم غرقی
هر موج من جلوی تو خم شد این یعنی تعظیم
من اونم که عالم و آدم از شمشیرش ترسید
ولی در مقابل ظرافتت شدم تسلیم ببخشید
اگه با این همه زیبایی و لطافت اسمت بود شبیه جنگ یک بخشی ببخشید
اگه از بچکی آروم و صلح طلب بودی
و شدی اسیر یک وحشی ببخشید
اگه یک انگل سنتی گفت جنس تو فقط باید به بچه ها بدن شیر ببخشید
اگه این چند هزار سال سختی که کشیدی
قابل حل بوده با ببخشید . ببخشید

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...