letra de tas - toomaj
امروز تولدمه گرچه مصادف مرگم
تاس زندگیم از دستم افتاده به پنج
بعد از خوب تا بد تو هوا هزار تایی چرخ زد
گوش کنین زندگیم رو خلاصه به چند خط
پنج
بهترین من بود پدر محسن رازی
من وسط بهشت، پدر وسط بازی
تو سیستم نازی ولی با ابای ناجی
من دیده بودم حتی پشت نقاب دایی رو
بهم گفتن بازی کن و بازی گوشی نه
گوش بریدن بی عیبه و فال گوشی بد
من داد زدم چی دیدم
تا جای دوری رفتم برگشتم
حتی بابامم بازجوییم کرد
ترس از مرگ واسه تفاوت عقیده ام
در رفتم تا فهمیدم تحت تعقیبم
رفیقای سگم حتا سگای رفیقم
بو کشیدن منو تو اتاق ۲۳ دریدن
چهار
من خودم یه دوقلو رو پدرم
یه خونواده خوب
و خوبه موقعیتم
چرخ کارخونه چربه
خونه هم گرم
تا وقتی بحران اقتصادی یهویی در زد
به خودم گفتم نترس تو آماده ای
جملم تموم نشده بود دلار بالا کشید
رقابت بهم گفت توی یه سیستم فاسدی
اونا دلار دولتی دارن و بازار چین
توی چشم به هم زدن همه چیمو باختمُ
قدر هرچی که داشتم الان بدهکارمُ
وام و قرض و نزول مرهم زخما نشد
التماس وثیقه نشد الان توو زندانمُ
سه
پسر یه خونواده معمولی
سر کلاس و تو کتاب گذشت نوجوونیم
یه گروه شدیم بر ضد خوشگذرونی
چون هیچ جوره شامل سهمیه نبودیم
من اون شش سال آخرو همیشه یادمه
بهترین سال های عمرو
هزینه دادم که گذشت
تا تلاش بهم بده نتیجه
آخرش اعتماد به سیستم تنها دلیل باختمِ
سنتی، صنعتی واسم سابقه شدن
اول فقط ساقی بودم بعد رفت پاچه خودم
درخت ها و ایستگاه های تو شهر
سایه ی رو سر
از وقتی بابا گفت اینجا نیست جا واسه تو نه
دو
بچه ی پایینم یه کارگر ساده
خونه ی نیمه پر
یه موتور که پنچره دائم
یه شاخه گل هر ماه
اگه دخلم بزاره
یه لباس بچه واسه همسرم پا به ماهه
عقب افتاده کرایه
پارسال اخراج شدم
باید برگه بزخری کلی ام امضاش کنم
حاضرم بردگی کنم و کار پیدا شد نه
شیر خشک نخود خشکه رو انداخت تو سرم
می پرم تو اتوبان، از پل دیه کامل
اون که رد شد از روم، ادامه میده به راهش
زن تنهام الان دو برابر زیر فشاره
یا کلیه شو فروخته یا خودشو اجاره
یک
یه عملی ام
بی سقف
بی پدر مادر
روز تولد اعتیاد و ارث به من دادن
فصل سرما واسه زندان رفتن پی بهانم
باقی دغدغم اینه چجور جور بشه موادم
برای من زندگی ختم میشه به رفع خماری
سوی حسرت نیست تو دیگ واسه هرچی تو داری
امروز فحش و لگد اومد از یه صف طولانی
چون دیگه حتا یه صفحه از اون برگه پولام نیست
کجایی عار نمی خوام دیگه عر بزنم
نمیزارم باز سه سوت بهم دست بزنن
اون پسر مظلوم که جرمش قتله منم
امروز هجده سالم شد رفت تو حلقه سرم
امروز تولدمه زنده موندم انگار
از شش تا شانس بود پنجاشون بد اقبال
تو شش تا شش بیتی که واست خوندم انگار
فقط زنده موندم یکبار
زنده موندم یکبار
شش
نون چرب و گوشت نرم
سر سفرست عذای خونواده
همه قدرت همه شهرت
بازی نکرده همه برگه ها رو همه بردن
بشکه های نفتو تا تهش خوردم من
فخر می فروشم با ماشین های جدید
پول می ریزم رو فاحشه های فقیر
حسابم پره با مالیات همه این ها
زنجیر پلیسم دست مافیای ددی
قاضی توو کولمه نیازی به ترس نیست
سهمیه دارم نیازی به درس نیست
خدمتکار شخصی پزشک شخصی
و اون پاسبون شخصی
که به جا می جنگید تو خیابونا
تو خیابونا
گر می گیره آدم از این همه اختلاف
اشتباست
اشتباست
اختلاص
اختلاص
اختلاص
letras aleatórias
- letra de skies - fran2k
- letra de barcelona - ten kills the pack
- letra de marry you - morgan musica
- letra de how long? - fantastic negrito
- letra de perła na dnie - smolasty
- letra de diamonds - décoloration
- letra de flynosaur - burning fik
- letra de 16 on 17 - 3d_unleashed
- letra de slow-sleep - kardashev
- letra de baby mama - small-x