a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de khat'e tolid - sharghi

[قسمت۱]
قدم قدم گذاشت رو شن های سرد صحرا
با خوراک مار و ملخ، دیروز رو کرده فردا
حسی که بیدار شده بعد صد سال
حافظه پاک، ولی یقین داره بوده یه دوره ای حافظ خاک
مدتها، سرگردون
گذشت، جلوتر برگردوند
مغز، یسری خاطرات
تصویرها، جاده ها
خط تولید، صاحبا
تکنسین، گوشتی، تپل
بهشون میگفتن خواجه ها …
مث این که بوده از اون یاغی ها
ار اون باقی ها، ضایعات خط
ایستگاه بعدی پای دار مرگ
اَ دسته محصولای خایه دار تک
انگاری به کم قانع نبود یا که به روال کار واقع نبود
هرچی بود و نبود رو بدنش خیلی داره کبود
میخواد این سیستمو بگا بده
ندا بده
تو گوش اونا که مث خودشن
در حال دفاع از خوک و دور شمع پروانن
اگه خروارم باشن پشت قصر خوک
آشنا و دوست
محصول خط
دیزی میپزه با چشاشون و پوست …
‏
[همخوان]
بدو بدو سفر کن
این عالمه بد سردرگم
بدو بدو خطر کن
دیواننو بی تمرکز
بدو بدو اثر کن
بی بالن تو پر در کن
بدو بدو اثر کن
بی بالن تو پر در کن
بدو بدو سفر کن
این عالمه بد سردرگم
بدو بدو خطر کن
دیواننو بی تمرکز

[قسمت۲]
مشعل به دست جلو صفه
صاحب صدا خفه کرده توی کفه
گفته ردشو بزنین، ترور
کافیه تو شهر بزنه یه دور
به صلح دعوت کنه و یهو
نمونه خطی که صاحب به محصولش بگه ببر سرو
زده حرکتی، با چه برکتی
صاحب میگه مفلسم
در حد درک من نی
بی میراث تر از سومریا
بی لباس تر از اوپن پیچ
بی عمل تر از کوفه ای ها
بی پیرو تر از کوپرنیک
الان عندی ساله که ازش فقط یه اسمه
محبتی که داد به اهالی مث طلسمه
برس به، تفکر، این قصه بود تو عمل کن
شرقی رو بیت خبر برد
به همه که داشی
نباشی بنده لاشی
تا که باشه مغز اون بالا
درمون دارا، فرمون حالا
رو به مسیر
‏جلوتو گرفتن
‏ برو از زیر
عین حصیرباف بازی کن با افسار تنیده
‏ تفکر
‏سفر کن بینشون
‏حتما خطر کن
‏اینجا واسه هر قشری ازاده تردد
[همخوان]
بدو بدو سفر کن
این عالمه بد سردرگم
بدو بدو خطر کن
دیواننو بی تمرکز
بدو بدو اثر کن
بی بالن تو پر در کن

بدو بدو اثر کن
بی بالن تو پر در کن
بدو بدو سفر کن
این عالمه بد سردرگم
بدو بدو خطر کن
دیواننو بی تمرکز

- sharghi

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS