letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de gangstere bastan - shalou

Loading...

همیشه یه چیزی کمه،جستجو حقه
پشت و روی ورق دنبالش پرس و جو کرده
رو خط میذاره نشون،پرانتز میبنده
نا امید نمیشه با یه نقطه روی خطش
خلق و خوش بد،جنب و جوش کم
حرف میزنه باهات دیگه رک و پوست کنده
نفس کشیده توی سرب و گوشت تلخه
شر شر خون از دل میریزه میکشه زوزه قلم
جوری که مست میکنه گرگو بو بره
دستاش نوشتنو خود به خود شروع کرده
کمیتش فرده ولی توش یه جمعیته؛یعنی مرده منیتش،
بهش حق بده که باهات جفت و جور نشه
حرف بزن همیشه گفتگو به نفعه
دادن شستشو به مغزت ولی حرفات کثیفه
با دم مسیحایی حتی درمان بعیده واست
من نفوذم اونجاست که دم بازدم میشه
خدایی که ازش هر مریم بارور میشه
نمیخنده لبش با یه خروار لطیفه
مشعل به دستشه و پیرهنشو روبه روی قطار دریده
میسوزه تا بگه بلند میشه از کنده دود
جاریه تو موسیقی تو هر آهنگی که
نمیندازیش پشتِ گوش،صاف میره به خوردِ گوش
زبانزد میشه حرف تا لباش تر میشه
پی یه لقمه نون میکشه بو ولی تش
میده غسل تعمید تنشو با یه جرعه خون،
رخ نشون میده شبا وقتی که
خورشیدو میزنن دار پشتِ کوه به جرمِ نور
شَک به موندنت میده شُک به بودنت
میگیره پاچه ی اوناییو که گربه خوندنش،
حالا این نامه عاشقانه قاتل قبل قتله
به امسیای مقتول تا بی حاصل نشه مرگشون
وقتش رسیده بمون شاهد این لحظه که عارفانه داره دور دایره میرقصه،تا حتی بی نهایتا هم واقف شن به حدش
ولی حالا عذاب یه عاقبت یه ختمه
واسه پیامبری که میخواست باطل نشه حقش
دنیاشو اشک ببره،بشینه یه گوشه به خاتمه‌اش بخنده
نوحِ ناجی
نوح ناجی،خودشه و خودش تنها جفت روی کشتی که مونده باقی
دسته گل میده به آب،چون میدونه تو شوره زار نمیشه دون بپاشی
تیغشو تیز میکنه تو التماس که پاره نشه بندت،
وقتی فقط یه ضربه فاصله ات به مرگه،
یه دس به جامِ جوهر
یه‌ دست به زلف مرررجان
میرقصه اینچنین میان میدان
کوچ کرده شالویی به جلدِ انسان
روی پوستِ اژدها حک میکنه خاطره رد شدن از هفت خوان

گنگستر باستان

گنگستر باستان

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...