a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de hadaf - salatin

قسمت?
يه ترس مهيبي همش از ترس دارم/فقط در حال دو ام جاي لم دادن
جلوم پوکه ي گلوله ها رو سفيد ميشن/تهش برگه ي زندگي رو رو سفيد ميدم
آينه ها نشون ميدن منو گردن به پايين/زمستونو ترجيح ميدم هردم به پاييز
اين خونه روشن ميشه با يه روزنه/چون هدف پيدا و اين فکر روشنه
مرگ ته دنيا آيندمه/نيمه خاليه زمونه هم پابندمه
واسه گنج . جنگ پي در پيه/و يه نوسانه تو دل يه حس در پيه
شدم يه قاب بسته و ثابت رو ديوار/يه قلب خسته و ثابت رو ديوار
شدم آدمي که با دشمنا راحت تره/يه دل سنگ که خودمو راهم نده
شدم يه زخم کهنه که سر . باز شده/يه جوون که اوجش سرباز شده
نميتونه تا خال آسمون پرواز کنه/فقط تو خوابو روياست که ارباب شده
واسه بالاييه خيلي وقته وصلم به سقف
که ياد داده يه ثانيه آرامش بعدش/مي ارزه به روزها با استرس قبلش
با اين اوضاع هم خاک خوره فرشم به حق

همخوان:
داستان اينه زندگيم هدف /پا حرفم ميشم با دنيا طرف
ولي با اينکه زندگي ناچيزه/جادو ميکنم با قلم

قسمت?
در انتظاره يه روزه جديد/ولي همزمان درگيره يه فکر عميق
که بتونم خودمو پيدا بکنم/يا که طبق معمول کل شهرو بدو ام
تک و تنها باهام يه دنيا طرف/ميگيرم کلمرو سمت نشونه هدف
در حال ساختم ساخت گذشته هام/ديگه بي توجه شدم به گذرگاها
تنم سفيد و سياه ابراهم دفتر/ديگه سختيا تموم اشکا هم رفتن
آخه چرا تو قلبم سايه ها محون/چرا حتي با هم جفت چشام قهرن ها
من طالب سعودم فرود نه/اما طالب غروبم طلوع نه
يه اتحاد پنج نفرست تو مشتم/سنگينيه بار ?? رو پشتم
پس اينقدر تقلا نکن چون پيچيده ميشي لاي ملافه ي سفيد/به دنيا پيدا کردي علاقه ي شديد
اينجا گريه هاي شبانه ي قلم دست/کرده تن زندگي لباس درد
هميشه خيره بهون شده نگاه سرد/ولي لاي کلماتم ميشي مچاله تر
ما هم در حال ساخت پلاي صدر
چون زندگي دو نيم مثه خط رو سرم/اگه ولم کني يه دنيا حرف تو سرم
هي با اينکه جاده ها تاريکه/ولي باز دنبال هدف
دنبال هدف شده/دنياي قلم/دنياي قلم شده/گوردان سرم
بلنده بردار عمل/و با کلمات ميشيم فرمانبردار عمل

همخوان:
داستان اينه زندگيم هدف /پا حرفم ميشم با دنيا طرف
ولي با اينکه زندگي ناچيزه/جادو ميکنم با قلم

سلاطين

- salatin

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS