letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de khalas (new bloom remix) - r-most

Loading...

قسمت اول
نگاه به ساعت
مونده به دوازده تا تخت بخوابه راحت
چشمامو قفل کردم
آره اصن مرگُ ندیدم ولی به دنیا پشت کردم
کفشامو جفت کردم
آمادم الان، فقط پلک بزنی تا صبح رفتم
حسابمو تسویه کنم
یه گوشه ی اتاق فقط زل بزنم به تصویرِ خودم
فرقِ من با من چیه که
خندمو خوب میبینی و اشکام هنوز نامرئیِ؟
باختنُ حفظ کردم و هر از گاهی یادم میره

قسمت دوم
شباتو با سیگار روز،
میکنی، میزنی بی سانسور،
همه حرفاتو، مثه قابِ عکسِ کهنه میکنن دیوارکوب
پس میاد زود و داری میرسی به وقتِ رفتن
آدمای دورتو نگاه، مهره های تختِ نردن
همه میخوان بزنن تورو
پس برو یه قدم جلـــوتــر از همه باختنتو
کسی نبینه و “باز دمه صبح”
هوای سنگین، انگار “دم” داره “بازدمه” تو
نفست تنگِ، زیاد
پرسه نزن تو بچگیات
دنبالِ رفیق نباش، دلِ تو مثه یه “تختِ سیاس”
“پاک” شده اسمش ولی،
باز پُرِ فکرت از خوب و بد و حتی زشتش، اَه
یه نگاه به پُشتِ سرت، یه نفسِ عمیق بعد
میبینی که عوض شدن همه رفیقات و عجیب تر
اینه که هنوز تو همون آدمِ سابقی،
مثه من و مثه اونایی که تنها بودن تو عالمِ واقعی،
با نگاه خسته
ولی کشیدن نقشِ درای بــاز و چشای بستـــِگی داره به خودِ تو که
دنیارو خوب میبینی یا بد
همچی آسون میگیری یا سخت، به خودت و
خون میریزی جا اشک، یا مثلاً پول میگیری تا حرف، نزنی
فکرت تو فرداس، یا هنوز نمیتونی غلت نزنی
لا خاطراتِ قبلیت، انگار خیالت تختِ خوابِ

قسمت سوم
من، تو، گمشده زیرِ سایه هاییم
مبهم و تاریک، که پِر نمیشه تو جای خالی
فقط تو بخند، باید خاطراتُ جا بذاری
از همه بگذر، مثه رود، باد، مثه آبِ جاری
وقتشه حرفِ همرو خاک کنی زیرِ پا بذاری
عاشقِ لحظه ایم که دنیارو توی دست بگیرم
مثه همه بخندم و هرچی رفتُ پس بگیرم
رفیقام و اطرافیام، حتی همه ی هم بازیام
اخلاق و غرورم، که له شده زیرِ تنهاییام
زندگیم تویِ خنده بود
الانمو نگو اصلاً که لباسامم میده بوی گنده دود
توی دلم خونه کرده بود، یه مسئله
که میگفت پاشو یه نفره
به سر تا پای دنیا بخند و کوه باش
اصن حتی اگه باشه به ضررت

قسمت چهارم
وقتی من از “بردم” خیری ندیدم دست بردم
به “دامنه” باخت
ولی بازم با همه حال، نکردم
صد بارم ته خط بودم، برگشتم من از اول
و حرفمو زدم
ولی همه از سر و تهم زدن و بُردن
و هنوزم سرپام
انگاری تیرِ خلاصُ خودم زدم
یه تنه، به همه، فقط با حرفام نه
همرو با چشام زدم
زندگی یادم داد که بردن باشه به تخمم که عادت کنم به باختنم
چشامم بازه ولی من احساسمو به خواب زدم

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...