letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de asl - mc tes

Loading...

[ورس یک]
روی دل پرده
پشت چشم یار پرده
که از صحرا بشم دریا
موج بشم برم توو صخره
حال من رو حکم یه انسان
کلکش رو کنده ، من
رام رام رامم پرده حکومت جهله
قلمم داد میزنه پرده ها رو بکن
اون ها که توو جبهه تو بودن و
نگهبانی سر سخت بلندای فلک باور
اینه به جلاد نگی بسه
درد بکشی بزنه ضجه انگار اثر کرده شکنجه
خوب میدونستی که جامعه طردت کرده
از همون روز که قلم رو دستت گرفتی
برداشتی خط کش ، فهمیدی فرقی نداره که
بنده با یه برده خورد نمیکنه تره
واسه حرفت که استقبالم یه وهمه
حتی خون حسب سخته کسی رو پیدا کنی
که دغدغه های تو رو بفهمه
جامعه سنتی حلت کرده توو دریای جهلش
موج هم بشی قطره ها پاره میکنن شکمت رو
عاقبت همشون ابره
توو این استعمار رو میده من به دل تو بنده
تو که نشستی به تماشای جهان
به خیال خودتون هم روو پرده
سینمای دنیا میتونه کوه رو بکنه قطره
کاری کنه گوش بدی به حرف اونی که
زبونش رو قطع کرده
دستت رو بسته تنها نقطه وصلش
اینه که دست های جهلت رو
بسپاری به دامان مادر چرخه
همون مادر گریون درد کشیده از توی حیرون
از طبیعت خسته همون مادر دل شکسته
[هوک]
از آبت من رو ببخش
به آتیشت بکش
مادری کن
[ورس دو]
بیا واسه من مادری کن
بین من و دنیا رو داوری
بالا تر از وجود من چه رازی نهفته
بی عدالتی و ناداوری
این سفر غیر رنگ دامن چمن
رو دور نور ماه ، بیا زور ما ادامه داره
تا ستاره ها به انتظار بی وجودی های ما بتابن
یا حضور ابدی وجود ماست
شنیدم تو بهترین کتاب جهانی
جاری مثل آب روانی
خونی زمستونی محزونی آزادی مثل باد بهاری
من انتهای انقضای جهلم از نقش بی اعتبار امید
منتظر دوام رنگم ، از سینه بده تو از آینه بده بیرون
چی رو؟ تاریکی رو ، من که بنده ی نورم تا همیشه
تو برو ببین میگه خالی چی رو طعم تلخ تابع زندگیم
تقاطع درخت با تبر توو چشمم کل زندگی نامعتبر
نگو این رو اگه میدونی که وجود رو فقط از خود من گرفتی
ولی به خودم نمیشه رسید
خود خودم رو میگم رفیق ابدی که کنار من نشسته بود
حتی وقتی حباب دلم ترکید
حتی توو ریشه های جدایی فقط یه عاشق خیالی وجود داره
که به یه عشق ابدی نرسید
نمیشه بود و بودن رو رد کرد
حتی با حضور کمرنگ
اگه توو نبود امکانات خالی نبوده دستم
الآن هم که برمیگردم به اصلم
همون که مسته فقط میخواد برقصه
سفر من حقه کتابم عاشقی بی حده
بی مرزه بی پرده جاش توو انتهای قلبه
غره بدان مشو که مِی می نخوری
صد لقمه خوری که می غلام است آن را

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...