letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de inja kojast - masin (irn)

Loading...

[تکخوان اول]
ساده و بی ‌سَر و سِر؛ تو شهر گُنگا
آفتابِ رو شب خواب و ماه روی سایه‌ها مُصِر
درختا بی‌‌روح و برگ؛ زمینا بی‌ آب و علف
خونه‌ها دَرهَم و برهم؛ سایه‌ها بی‌کار و هدف
روی خاک؛ شده باز خندید به دل پیچه‌ی باد
زد قالی رو عوق با
عرق شرم خوش با
همه چهار زانو نشستیم
بدنا لخت، بی‌لباس، بی‌عار
انگار نه به عرف معنی می‌داد نه به قانون انکار، نه
روز حسرت رسید؛ روز جمعه
منو سنگ سفید، یه دست و صاف گوشه‌ی غرفه
خوردم به آخر قرعه
نه به فعل نرسیده نقطه
فاعل بی‌جمله و خط باز با چندتا نقطه
وقت رفتن و قبل قصه‌ها گفتنِ ای کاشه
خاموش شه و هی وا شه
شب شه و که فردا شه
بعد هر شرطی قشنگی برگه به امضاشه
بعد هر کاشتی و کم و کاستی نوبت برداشته

[ترجیع‌بند؛ ۲بار]
اینجا کجاست که کفترا
خوابن و لا دفترا
قصه دیگه خاک شده
سکوت آواز شده
اینجا کجاست، اینجا کجاست
اینجا کجاست، اینجا کجاست
[تکخوان دوم]
اینجا همون‌جاست که آشنا و غریب
همه آزاد و اسير
شهروند شهر رضایت شدن و
بسته شده پرونده‌ی هدایت
براشون تعریف نشده اصلا كلمه
حتی آزار و فریب
همه چشم تر اَ آشنا
همه خواننده
ابرای خسیس همه بارنده
همه هم رنگن و بی رای
هم شاهن و هم برده، هم مغرور
جای مارای خوش چهره و مرموز
شهیدا شدن مطرح و معروفن
ضجه‌ها معلولن؛ گریه‌ها منفورن
پارکا آزاد و عریض ایست، توقف
چه بی‌جا و به جا از دَم اکیدا همه ممنوعن
پرواز فقط مختص به پرنده‌ها نیست
طلا، گنج و درد و بلا نداره لمس آرزو
سنگ تلاشه بار کول؛ صبح آبادی
همه بلبا قدرت رو با طناب چهچه دار میزنن
دیگه نیستن بُل لفظ آزادی

[ترجیع‌بند؛ ۲بار]
اینجا کجاست که کفترا
خوابن و لا دفترا
قصه دیگه خاک شده
سکوت آواز شده
اینجا کجاست، اینجا کجاست
اینجا کجاست، اینجا کجاست
[تکخوان سوم]
به به؛
بتراش سنگم و بردار حک کن
به خلاف مجرم آگاهی
بعد بسم رب بزن منکر آزادی
حک کن شاعر غم خورده
میم سین و «ی» بقیش رو ول کن
بزن منکر فردای امید
بیگانه یا افسرده، اگه خواستی
راستی؛ اسم پدرم رو حک کن به بزرگی
مادرم رو به درستی
زیرش فرزند نمک نشناس
میم سین و «ی» بقیش رو ول کن
حک کن هر جمعه
منتظر خبرا هستم
منتظره زبونی که بهش باد حق خورده
بیزارم از کی باخته و کی برده
کی کشته و کی خورده
بگذریم اصلا حک کن، زاده‌ی شهر مُرده
بزن قطعه‌ی چهارده، جلوش ردیف دوم
سایه‌بون هفتاد و هفت؛ شعر نده تفت
یک کلمه کُلُهُم حک کن؛ خوشحالم و نقطه، همین
آفتاب و ماه تاریک شد؛ تو سکوت رفت کل زمین

[همخوان؛ ۲بار]
اینجا کجاست که کفترا
خوابن و لا دفترا
قصه دیگه خاک شده
سکوت آواز شده
اینجا کجاست، اینجا کجاست
اینجا کجاست، اینجا کجاست

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...