letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de رادیکال تنهائی - mansour

Loading...

قلبی که از حجم تو مملو بود، از عشق به نفرت گذر می کرد
هرچی که هست این عشق یا نفرت، من رو به تو وابسته تر می کرد
چشمی که با تو دل به دریا زد، حالا دلش خونه که برگردی

با رفتنت شاید نمیدونی، که معبدم رو بی خدا کردی

انقد با تو خوب تا کردم، تا اینکه آخر حال تو بد شد
از بس حضورت رو پرستیدم، این خونه تبدیل به معبد شد

توی خلیج چشمای من، با موج های اشک درگیری
تو زیر رادیکال تنهایی، مد می کنی جذرم رو می گیری
از مختصات سرد آغوشم، تنپوش دستای تو رد میشه
آلوده تر میشم به دنیایی که بی تو بودن رو بلد میشه

انقد با تو خوب تا کردم، تا اینکه آخر حال تو بد شد
از بس حضورت رو پرستیدم، این خونه تبدیل به معبد شد

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...