letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de afarideh - mamad arez

Loading...

با امشب یه سال دیگشو کشیدم
خودت بگو چه قدر ببینم و بشینم
هنوز، نفهمیدم که کی‌ام و که چی‌ام
بس‌ که سَر و صدای کلیشه رو شنیدم
میگن همین چند وقت قدیم
خالق رحیم، بخشنده‌ترین
منو تا ابد محکوم کرد به زمین
به جُرم چیدن اَ دشتِ بَرین
خودت بگو شیوه‌ی بخشندگی اینه
تقاصشو میده اون‌که لب زده به میوه
تو بگو رسم مهمون‌نوازی چی بود
تشنه تا لبی تَر کرد، بندازی بیرون
عطش منو تو بده جوابی ساقی
منو بیدار کن ازین عالم واهی
ممنوعه، ولی راست میگه باده‌ی صافی
تو بریز، تا بسوزم تو آتیش الهی
چه علتی بود که منو بسازی آدم
که بشم شاهد لاشی‌بازی عالم و
هیچ کاری بر نیاد ازم، بگو چه کارم
چه حکمتیه بیهوده بسوزم، بسازم
بگو چرا گوساله آفریدی
وقتی خونش حلاله، تقدیرش تیغ قصاب
چرا اون سگ و آفریدی که شکنجه‌اش ثوابه
عاقبت میشه سنگسار
یه دل نازک زیر تیغ فولادی دادی
به دروغگو مقام چوپانی دادی
زود رفتن اونا که خراب تو بودن
به کوته‌فکر چرا عُمر طولانی دادی
لقمه‌ی چرب و به سیر دادی چرا
همه‌ی عذابا رو به فقیر دادی چرا
میگن آدمی اومده بچره بره
آخرتم قراره دوباره بریم به چرا
اینا شیکمو زیرشو می‌پرستن
از غضب و آتیش تو می‌ترسن
اونی که نشست جای حق می‌پرستن
هنو به آیین جهالت می‌پرستن
تو جدایی با این خدایی که ساختن
تو رو محتاج پول و دعا شناختن
عجب دلالایی، چه دکونایی ساختن
واسه رضای تو چه خونایی راه انداختن
مگه من دمیده اَ وجودت نبودم
یا اون آتیشم که رونده شدم اَ خونت
یا آب جاریم که اسیر خاک شد
نمی‌دونم تو دل و با خودت آشناش کن
فاش کن اسرار ازل و فاش کن
روحمو ازین بدن آلوده جداش کن
منو ببر اون‌جا که تو خدایی کنی
ظلمتو تو با حقیقت جابه‌جاش کن
بشری که دروغ لازمه برا بقاش
جز کینه‌دوزی اندیشه‌ای نداشت
دنیایی که دست زور نیازه براش و
دست جـــلادِ اداره‌ی آدماش
اون‌جا جای تفکر عالمی نیست
امید نجات به هنر واقعی نیست
حق داری ما رو ول بکنی بری
تو جایی که خلایقی لایق خالقی نیست
نفس من میرسه به ختم کلام
ولی، پایانی نداره جهل عوام
تا قیام مدام پی مقام بی‌دوام
سرانجامی نداره درد شبام
بگو
بگو مادری دیگه بچه نزاد
که مثِ من نشه فراموش و طرد جهان
که اولین حقش نشه رویای محال و
شب تولد مرگش و اَ خدا نخواد

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...