letra de رگ گردن / jugular vein - iman tarek
(شعر 1)
گره کرد مشت
تو حلقه انگشت و
حلقش هم خشک و
حق به لب داشت
اون حمله ور شد
با دست تنهاش
همه شهیدن و نیست کس اصلاً همراهش
بی رنگ رو کرد به سمت نقاش
یه جعبه رنگ پسر طلب داشت
که رنگی تر شن هم وطن هاش
یه گام تا جنگ تن به صد داشت
از پدر همیشه اینو به گوش داشت
که سهراب نمیخواد بعد مرگش نوش دارو
پس پا شد و کشید سریع گَلَنگدنو
خدا نزدیک بود، حس کرد رو گردن رگه رو
رگ غیرتش باد کرد
گرفت رگبارو تند تر
بند پوتیناشو باز بست
برگشت
وقت تنگ بود
دید به صف اند دشمنا اون ور
نه گذاشت نه برداشت، به تاخت هجوم برد
بازنده نبود، باخت رو چون برد
اومد شلیک کنه
تیک تیک تیک
هرچی بود توی چنته رو قبلاً مصرف کرد
بست در چشمشو از در قلب رفت و
از ترسِ ترسیدن خشمشو حبس کرد
(میانی)
رفت سمت مقصد با دست و بی پا
دید که یه لشکر آماده ست و
پیاده، سواره
اما اون یه تفنگ خالی که لاش این کفر رو میسوزونه
(شعر 2)
هـ… هـ…. (صدای تنفس)
نمیشد کاری کرد
یه حلقه دورش بود که میشد باریک تر
اون بود و یه خشاب خالی و یه مشت تانک
گفت “تسلیم شو” بهش یه صدای هشدار
اسلحه ش افتاد
عرقش چکید
آب دهنشو قورت داد
قبل فکر به هر چیزی
حلقه ش رو نگاه کرد
یاد عشقش افتاد
که رگ گردنو بوسید با دعا که بهش داد
گفت زود برمیگردم
تو تا ده رو بشمار
توی دست من هم
اگه باشه خشاب و قناسه، قنداقه
بهتر از ذوق کردن من واسه قنداق
کوچولوییه که الان تو شیکم توئه
کانال تلگرام: http://bit.ly/1pngvds
اینستاگرام: http://instagr.am/imantarek
letras aleatórias
- letra de fine china (remix) - trey coachman
- letra de sexiiiiiii - christo aggro
- letra de valentine - w0az
- letra de smooth shit - j.mental
- letra de colhes o que semeias - uzzy
- letra de doux deh - tshek
- letra de hypoxia - ghost cassette
- letra de gülliye - selim bölükbaşı
- letra de raise a little hell - frank wildhorn
- letra de maybe - t.grey (de)