letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de gomrok - ​hashour - هاشور

Loading...

بهت بر نخوره
سرخورده ای نیست درخورت بخوری ، حتی خودت ،
تا خودت ، نیای به خودت که خاطرات ، خاتمه ،
پیدا نمیکنن پ لازمه ،
نوش آب تلخ داخل مخمصه خرابات
میریزی یا میریزن تا مرز لبریزی محفظه مرامت ،
خیاط باشی میکنه کارشو با دردات ، با چی ،
با دو غنچه سبز و بنفش که وصلن به مغزت ،
دائم الخمر و حبس تو زندون معرفت ،
سیاست یه منظره س که نشسته روش برف ولی قرمز ـه ،
بوی خون ، شده محو لای بوی سم ،
غول جادو ، دود شمع ،
آرزوهام کشته شن ، نداره عیبی(ab)،
سینه ـم(c)توش دین(d) و ایمون(e) ایده آل ـه
افتخار(f) میکنم جیبام(g) پر اشتباه(h) آیه(i) داره

( دیگه خسته شدم از بکن و نکن )

بخر و نپوش ، بزن و کبود ، بشی و جسور
باشی نمیگن نداره وجود ، فدای فروـتنی که شده جدا از سر
خدا از من ، گرفته گرو عشق و دل ، میل به گناه
راحت تر از فکر به خدا ـست ، بیخیال جِیش(j) و خواب
کیف(k) کن ـا ، هی شما دوست عزیز
راضی ای از وضعی که زمین ـت میشه پایمال در نتیجه
ضعف و نزول و قرض و وصول و قاضی ـی که تصمیم ـش
اینه بکنه تبعیدت ،
التماس(l) امشب(m) بین ماست انتهاش(n)
عرضه(o) رفت ـه پیش(p) پاش
بارکد اختلاس اشتباه ـس ، کیوسک(q) قصه ها
استعمار(r) تشنه ها ، استعفاء(s) خیلی وقت ـه روی میز ـه
توی دید ـه ، رئیس نمیبینه چونکه زیر ـه ، تیمار(t) شیتیل ـه
یورتمه(u) الکی چون پیچیده رول وید ـش (v) توی فیلم
روزگاری که مریض ـه … میگی میخوام خلاص شم
میگه اولویت با عزیز ـه

دنیای تاریک ، که توش فقط باید خوابید ،
صدا شیطان و ترس ، بوی تند سم مالی ،
ظرف ایمان خالی به جاش کره‌ و رانی ،
تکرار تاریخ ، حس تلخ راوی ،
تعریف ، تکریم تقدیر ، دید ـه من میگه دروغه
دفتر دستک دست آدم ـه ، خودش باید بنویسه بخونه
رقم بزنه دنیاشو تا داور در بیاره کارتو
کیف خیابون ، کف کارتُن ، کف تن خسته ، شده پاره
درست نمیشه با وصله ، قصه این یا اون ، نداره فرق
وقتی ضعیفه ، نور زمان نمیاد منتظر سور قیامت نشسته ،
ندیده نه! لباس خوب تو تن ، نه صدای شیک و بم ،
نه احساس خوب و رحم ، نه حتی مرگ خوب و تک ،
فقط یه سقف داشت روی سرش اونم آسمون ـه
هفت تاش هم مال اون ـه ، کارشونه زُل زدن و خیره
اتمام جیره ، اجتماع خیره سر ، کله پا میشن ته ـش
چونکه نه محل دادن بهش نه کارشون بهش گیره پس (…)ـه
هم خودش هم خدا میدونن پس میگیره حق ـش رو ،
برگردیم به تقدیر ، که خورده گره به ،
کویری که تبعیدی ـش تویی فقط ،
برزخ ـه بُتی ازش ،
میسازی ، می سازی بزنه میرقصی ،
رک بگم .. گم نه ! باید پیدا شی …

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...