letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de jaryan - hamed slash

Loading...

جریان پیدا می‌شه توو لَخته ترین خونِ من
مرگ از تولد انداخت دست به گریبونِ من
درونم دنیایی از ، سکوته
قضاوت نکنین از رخ و رنگِ پریشونِ من
توو کوچه ها دست به دست با باد می‌وزم
درِ گوشای خسته داد می‌زنم
وقتی سنگینی می‌اد و رو چشمِ من می‌شینه
آروم خودمو به خواب می‌زنم
هماهنگ با آهنگِ نفسامم
خودمم زخم خورده ی سوزِ صدامم
برای شکاره لحظه ها پهنه دامم
آناً توو لحظه هم اینجام هم اونجام هم سرِ جامم
نشستم به تماشای حقایق از روزنه
در کناره زمزمه ی فردای من روشنه
با چشمِ دل یه دل سیر محوه منظره شدم
اینا همه نتیجه ی غذای رپ خوردنهِ
صدام تا صدای آسمون
زمین آبی نیست از پشتِ دوتا کاسه خون
منو پیدا کنین توو عمقِ احساستون
قبل از اینکه سر برسه پارسِ پاسبون
نمی‌خواد تکراره تاریخِ گذشته ها بشم
نه واسه درده آینده درمون و چاره شم
نه توو بازارِ داغِ الان یه ستاره شم
نه اون جهلِ مدرنِ پشتِ نقابِ دانشم
نه اون نوشته ی مقدسم
که قراره یه روزی با دستای شجاعت پاره شم
نه قاصده مرگِ دنیا قبلِ آخرین تابشم
نه طلبکارم از کسی
نه کسی هست که بتونه بگه بدهکارشم
همون بارشم که خودم در انتظارش با خواهشم
تا یه شب با یه شمع
بزنم توو دلِ تاریکی برسم به اوجِ آرامشم
برم رو بامِ شهر
داد بزنم و ببینم همه جا پخشم
زیره نورِ ماه تووی کوچه ها روی خونه ها
دارم می‌درخشم
زیره پا گذاشتمش مونده جای کفشم
نقشم اینه کمرنگ باشه نقشم تا رد شم
رو دیوارای شهر رنگِ زندگی رو می‌زنم
می‌فهمنم اونا که بی لباس دیدنم
من یه حس ناشناخته ام
برداشتم داشتی که تازه کاشتم رو
دستای من بارونه ولی
می‌گیرم اونو از دستای زمین
به لطف ریشم ، وقتی پژمرده می‌شم
وقتی آفت می‌زنه با یه ذوق کهنه نیشم
حتی وقتی تنها تنه ی خشکِ کل بیشه ام
دوباره تازه می‌شم ، اَ نو شکفته می‌شم
رو ریتم می‌کنم از این لحظه ها گذر
با شعر می‌دم به درختِ صفحه شاخ و برگ
به تنِ کلمه های برهنه بال و پر
تا بگیره این افکارِ شلخته آب و رنگ
از حقیقتای پنهون و خنده دار و تلخ
از نقشه راه و رسم پستِ تاج و تخت
توو برقراری رابطه بین قهرمان و جنگ
تا کسایی که کردن توو این پهنه جامو تنگ
جا اینکه روضه بخونم بدم به صحنه تاب و تب
بسازم آثار بی عصب باب طبع عام و گرم
از همینا که باهش می‌کنن مجلسا رو گرم
همین چرتایی که اینجوری کرده ناخوشم
دلیلِ اینکه این تنَ لت و پار کرده هوس آب خنک
همینی که دوباره با این کمر شکسته پاشدم
توو این خیابونا جای شکستِ قانونا
زمینِ بازی و شیطنت بچه ها شدم
توو دلشون جا شدم

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...