letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de doganegi - hamed slash

Loading...

[قسمت یک]
تَنی که تا ابد تشنه‌ی آغوشه
اشک آرزوی دوتا چشمه‌ی خاموشه
شادیِ دنیاطلبِ این جسمِ لاغره
تسویه نمیشه مرگ آخرین حسِ باوره
خسته از زندگی کردن شبیه بَرده
محکوم به مجازات بابت گناهِ نکرده
نشستم تا ببینم بالاخره کِی کنار میره این پرده
همه چی دروغه حتی خورشیدم سرده
مغزِ دردِ من به رنگِ زرده
درکِ فرق بقیه رازِ زندگی تو دستِ مَردِ دوره‌گَرده
می‌شینم تا برسه صبحِ دولتم
می‌دونم می‌تونم برسم منم بالاخره یه بار نوبتم
تو فصلِ نو شدنِ دنیا تو بهاری
منِ کهنه‌پوش از رنگ و بوی تازگی فراری
هستی نیمه‌شب میام می‌دونم سر قراری
امشبم می‌خوای مثلِ هر شب لجِ منو دراری
تو خوب می‌دونی همه جایِ دلم زخمه
ولی با این همه تنها چیزی که نداری رحمه
ولی با این همه تنها چیزی که رو صورت نیست زخمه
تو آینده ساختم واسه این گذشته یه دَخمه
این‌دفعه دیگه جای زمین زیر پای من قانونه
اشکِ من بیش‌تر از خزر و خلیج و کارونه
با این دستای ضعیف می‌کنم دنیا رو وارونه
گناهم زندگی بینِ این جماعتِ نادونه
خدا به گرگ بیابون روز بد نده
این دلِ لامصب بدجوری واسه خونه پَر زده
یه مهمونِ سر زده
نمیاد وقتی وسط تابستون دیوارِ خونه یخ زده
من بیش‌تر از بیست و چند سال دارم حق به گردنت
الان هستم و قول میدم که باشم وقتِ رفتنت
درِ گوشِت میگم اگه می‌مونه پیشت راز
فقط شبا درِ آسمون میشه باز
تعجب آوره، سرنوشت دستِ باوره
غیرمنطقی‌ترین ترس از خیالِ داوره
زیر شعر رو سنگِ قبرم نوشتم
محلِ تولد من و مرگ و زندگی رحمِ مادره
هر روز بیش‌تر از دیروز راحت‌تر میشم
امروزم مثل دیروز و پریروز روز آخره
به هرچی دست زدم از دست دادمش
دیدم از دست دادنی‌ترین‌شونم خونوادمه
خیلی زود بزرگ شدم و بچگی نکردم
تو شهره هرزه‌ها بودم و هرزگی نکردم
به چشم مَردم نبود هیچی سر سفیدتر از منو
هیچکی چوبِ قضاوتو نخورده بیشتر از من
ای راه لعنتی برس به انتها
لحظه‌ها لبریزن از دست انتقام
اگه بگردی قول میدم میشه پیدا کنی
امید و تو سیاهی دل‌نوشته‌ها
[همخوان]
این آدم تا دیروز بهت وابسته بود
الانِ رپر دیروز خواننده بود
جدی اندازه‌ی علاقت بدون
تا نذاره بره پایین راحت آب از گلوت
من اَ بچگی دارم اینو توی خواب می‌بینم
که یه روز زیر آفتاب روی پام می‌میرم
حالا که رسیده نوبتِ من
حقمو اَ همه اَ رو حساب می‌گیرم

تا دیروز بهت وابسته بود
الانِ رپر دیروز خواننده بود
جدی اندازه‌ی علاقه‌ت بدون
تا نذاره بره پایین راحت آب از گلوت
من اَ بچگی دارم اینو توی خواب می‌بینم
که یه روز زیر آفتاب روی پام می‌میرم
حالا که رسیده نوبتِ من
حقمو اَ همه اَ رو حساب می‌گیرم

[قسمت دو]
دوباره تا هنوز تموم نشده حرفم
دستِ لعنتیتو گذاشتی رو نقطه ضعفم
همون‌جایی که بدجوری می‌گیره دردم
فشارو می‌بری بالا تا بترکه کَله‌ام
تا جایی که بدونی دیگه نمی‌جنگم
تا جایی که پیروزی بشه برا تو مسلم
تا راضی بشم بگیرم بیش‌تر از حرفم
بدون دوز و کلک و رکب و فن و ترفند
دیگه نتونم گوش بدم به ندای قلبم
منم یه دنده‌ام، نمی‌کنم سر خَم
نمی‌شم خرفهم، بچرخ تا بچرخم
اَ قبل قبرمونو با دستِ خودم کندم
انگار تو منو بهتر اَ خود من بلدی
الکی پَلکی که منو به زمین نزدی
منِ ساده فکر می‌کردم که شکمِ لعنتی
فقط پُر می‌شده با سنتی و صنعتی
ولی تو بیش‌تر از این اشتها داری
تو دلیلِ تموم نشنیده‌ها و اشتباهامی
پیشرفته‌ترین سیستم ممکنه که اشتباه کنه
اما این غیرممکنه که تو تو اشتباه باشی
بی تو پُر می‌شم از حسِ آزادی
تو همه‌ش تو فکر آزاری
من می‌خوام باهم تو اجتماع باشیم
تو می‌خوای بگیری تو تنهایی جنون
علاقه‌ی شدید به شکست و انزوا داری
شاید باید تا هرچقدر می‌خوام باهات صحبت کنم
شاید واقعا باید خودم به هردومون کمک کنم
شاید یه توهمی که فقط من می‌بینمت
شاید واقعا الان دارم فکر می‌کنم بلند بلند
انگار داریم نزدیک می‌شیم به لحظه‌ی خدافظی
به نقطه‌ی پایان این کشمکش و دوگانگی
این دفعه نمی‌تونی منصرفم کنی
چون‌که دیگه پیدا نمی‌کنم وقتِ به این مناسبی
[قسمت سه]
نه ما به این راحیتا نمیشه جدا بشیم
تو آسیاب که نشده موهای ما دوتا سفید
نرو تو رو خدا ببین من منطقی تو عاطفی
اگه پیشِ همدیگه نباشیم می‌خوایم کجا بریم؟
من نباشم می‌خوای جوابِ بدی تو به سوال کی؟
باهم اومدیم و باید باهم پیش خدا بریم
تو بخواب من مواظبم، قول میدم منم بخوابم
وقتی که تو مواظبی، وقتی که تو مراقبی
شما پاشدی می‌شینیم، ما پاشدیم شما بشین
تعادل چی؟ کار چی؟ ثبات چی؟ مُبات چی؟
هدف چی؟ تلاش چی؟ شعار چی؟ مُعار چی؟
اصن اگه جدی می‌خوای از همدیگه جدا بشیم
اونی که باس بره منم، داری میری تو واسه چی
فقط حرف اینه نمیشه تو یه شعر خلاصه شیم

[پُل]
ششششش
میشه یه دقیقه تو ساکت شی
هرچی کشیدیم ما، بسه
آشتی و دعوا، بسه
حمله و دفاع، بسه
الکی سرصدا، بسه
هرچی کشیدیم ما، بسه
هرچی کشیدیم ما، بسه
هرچی کشیدیم ما، بسه
دیگه نیستیم ما به هم وابسته
[همخوان]
این آدم تا دیروز بهت وابسته بود
الانِ رپر دیروز خواننده بود
جدی اندازه‌ی علاقت بدون
تا نذاره بره پایین راحت آب از گلوت
من اَ بچگی دارم اینو توی خواب می‌بینم
که یه روز زیر آفتاب روی پام می‌میرم
حالا که رسیده نوبتِ من
حقمو اَ همه اَ رو حساب می‌گیرم

تا دیروز بهت وابسته بود
الانِ رپر دیروز خواننده بود
جدی اندازه‌ی علاقه‌ت بدون
تا نذاره بره پایین راحت آب از گلوت
من اَ بچگی دارم اینو توی خواب می‌بینم
که یه روز زیر آفتاب روی پام می‌میرم
حالا که رسیده نوبتِ من
حقمو اَ همه اَ رو حساب می‌گیرم

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...