a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de mardomak - arshia & pouriaa

[قسمت ۱: اَرشیا]
کبوتری که قفسه جای قلبش
آزادی سهله پریدن نازِ شصتش
گرچه دلی که تنگ بمونه سنگ می‌شه
‎خب حاجی هرچی سنگه طلبِ پای لنگه
بزنه گندش سینه سپره
سپری می‌شه ناخونا روش می‌مونه رد چنگ
می‌باره خونابه‌ی رقیق از لخته اَبر تو سطح شهر رو سر من
نمی‌ذاره سیگارم روشن شه اَه
نکن اذیت ما همین‌جوری خرابیم
به نفع همه‌مونه نمک رو زخم هم نپاچیم
ایران ساخته ازم روانی بستری تو جامعه‌ای
که به زنایی که موشون معلومه می‌گن فاحشه
حاجیت وقتی هم به دنیا اومد ساکت بود
گریه نداره که بگایی می‌شه خاطره ‌پَ وا بده
پرت و پلام بهم ریختم مثِ خونه بعد جنگ و طلاق
میونه با خوشی مثِ بنگ و کلان
آب و آتیش
سنگ و طلا
انقدره سنگینه حرفا در میاره فَک‌و از جا
زبونم قاصره شاهدن مَردُمَکام
هنوز به فندکم وفادارم صفا باشد
نه خطا کارم نه می‌خوابم شبا راحت
معجزه‌ی ما کلمه‌‌س ارشیا می‌ده شفا با حرف
مثِ مرده‌ها دنده‌ها شُل
دست پاها یخ معتاد اکسیژن تو دنیای خیال
دم خونه‌مون بنویس مشتاقِ دیدار
این توهمِ تاریک یه روز می‌شه روشن
بعد من و امثال من میرن سمت دیده شدن
اگه تا اون روز نباشه سوراخ جمجمه‌م
بعدش به جای خلطم یه گلوله تف کنم
همه بگن که طرفو کُشت و رفت
ولی کسی نکُشته باشتم جز خودم
[هم‌خوان : پوریا]
نکن اذیت ما همین‌جوری خرابیم
رنگ خونمون نبود شبیه این اهالی
تو گوشا مثِ خطا تو دماغیم
غلافیم و غصه‌ی فردا رو نداریم

نکن اذیت ما همین‌جوری خرابیم
رنگ خونمون نبود شبیه این اهالی
تو گوشا مثِ خطا تو دماغیم
غلافیم و غصه‌ی فردا رو نداریم

[قسمت ۲: پوریا]
دیگه به امید پرواز نمی‌دوئَن
غنچه گُلا دیگه سر باز نمی‌کنن
بهشون بگو اگه امروز بمیرن
دیگه غصه‌ی فردارو نمی‌خورن
پیشونی‌شون پره عرق و پوچ جیبا خالی و مخ پره هدف و هیچکی‌نی حالیش
نسلی که لگد شد زیر بالاییش هنوز هم می‌زنه مواد تو چایی
یاد بگیر اینو شاد باشه دله بده بره بابا خدا مگه قد داره حاجی؟
عابری کن تا دست تو جیب بره بذار بکشه پشتت کسکش هی آژیر
من هم هنوز همون آشغالِ قدیم در و دیوارا خط‌خطی تا خشک بشه ماژیک
تو هم اگه جام بودی پشمات می‌ریخت
چون هر روز ما بود یه جمعه‌ی پاییز
گرافیتی هنوز رو دیوار با شاش
تلخیام همه تو لیوان بالان
زدم سلامتی خودم که خوبیام آوانسه
سلامتی هر کی که تو ایران با ماست لِه
بده فحش،بده حاجی
دلت خوش باشه حاجی
ما که هر چقدر بخوریم گشنه‌ی راهیم پشت شعراییم و قفله نگاه
شک نکن و شهرو با من بشناس
اصلا توی همین تِرک بکن کاغذ نصف بام
من مرحم زخمتم با الفبام
بام
بیا با من بشناس
من با صداقت لا خالی بنداشم
به جرم خاکی بودن و لولیدن تا شب
همون کرم کوچولو‌اَم که الان پروانه‌م
عاشق خیابونم و می‌سوزم با شعماش

- arshia pouriaa

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS