letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de mohakeme dar khiaboon - arman

Loading...

نظم نخست – آرمان
ال ای دی پنل های بی وقفه تبلیغات
شهر رنگی پر زرق و برق
کدری ِ راکی ـه رنگ سبزیجات، اه بسه تبریکات
دخانیات نیست عامل اصلی سرطان
تو هرج و مرج بگرد دنبالش تا شب
بفهمی چیه علت! از بهمن ِ یا مردم ان کندن از هم ؟!
بوی معرفتو، احمق از درد می پیچی به خودت
من هم از شهر، میدونی چی میخوام؟
درک هدف فهم
چیه ؟! زیادی میخوام ؟!
نه تو دستت نیست ، نفهم بفهم
رنگ رنگ خورده مغزت یکم زنگ زنگ زد
از بس تو فرهنگ تنگ شد، ادب و غیرت
تو ده درصد میشه پیدا کرد!
ولی خوب ایندفعه به نفع هدفی نی !
آه. پاره پوره میشم
بخوام برسونم یه حرف و به مغزت!
لعنتی عوض شو، همه چی تقلّبیه
نخور گول رنگ و چون گولّه برف و
اگه رنگ کنی بازم میشه رنگ اول
همینه -جریان جامعه جنگ و جدل
سره سکه طمع، تحوّل نسل بشر-
باس کنی واس -جستن- از این حکومت (برده داری ) نبرد
ولی باز ، مرحم ِ دردته افیون
میزنی افسون میشی و
میگی هذیون !
دکّی !
خب چته ک*کش!ها ؟!
بی ادب نیستم بهم بگو رُک!
افتادیم هم از اصل هم از اسب
از بس گفتیم چشم، چرا ؟ نپرسیدیم!
واسه اینکه سیر کنیم لامصب و
هرچی که داشتیم و دادیم از دست
لالیم از ترس و پاچیده اس مغر!
حق بده همش شاکی باشم، شاه کی باشم؟
وقتی سربازا ناشی باشن!
من جمله خودت که یه جمله به خوردت
بی منی (معنی) نمیدم ، تغییر کن پَ،
تمومه محاکمه…!

همخوان:
قبول کن که من به تو دروغ نمیگم !
یعنی کسی نیستم که بین راست و دروغم،
پول و قدرت باشه !
اگه بود ، وضعم اینجوری نبود…

نظم دوم – آتو

ال ای دی پنل های بی وقفه تبلیغاتن
شهر شد تحقیقات و تنبیهات ام
از تاثیرات غرب تحمیل شد بر تفریحات هر زن
مردها تندیس های خربرگ
دردها دونه دونه رشت کرد
فردا جای خونه برج زد
زندگی مرد کرد ترش بس کن
دست از تنوع کردن بکن و ترفند بزن و تحول از دم
دستبند ببند به دولت تهوع آور
که توی خاور میانه داوره ریده به باور مردم
و آخر داستان و جا زده تا زده کمره مردم و
با این که استاد فیزیکه افتاده فیریک پنچریت هم و
داغون لاستیک مستی، راستی پس راست گوله کن و
بفرست برای سالومه تا تکذیب کنه که آرومه اوضاع
چون همیشه آسونه پس میشه که فحش داد خارک*نده
تحریم و نقیض جنس توابع واس پرده ی شاهی و مصرف گرانش
حربه ی جمل به بیض اول و برکات قدس
به بیض دوم و سوم به تحت افکار خرابش
هیزه پر کن و اندام گرانش
رول ماه شده این تن جزر بتابش
هر وقت به یادش افتادی بخند و دست کن تو شرتت
کرکره ببند و برقص به سازش …
رقصیدی خبر کن !

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...