a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de omr - ariozh

{متن آهنگ «عمر» از عاریوژ}

[قسمت یک]
شده فک کنی ۲ نفری، ها؟
جُز خودم یه صدایی تو مخم میاد دائم
گاهی دل‌گیره، گاهی میشه شاد
گاهی جنگیه، چپ‌ش پُره
کُلی اعتراض داره
میگه دنیاتو سوختن تو
خوب، بد، عمرتو میدی، چوب خط پُر
زود رد شد، یهو دیدی صورت خورد
خط سیاه، کج روش، اشتباه شد، نه؟
رویات چیه؟ انتخاب کن
ترس انتهاش عقده‌س
ابتدا بن‌بست
یالا بیا اصن امتحان کن مَرد
زندگی یاد بگیر، زنده‌ها مُردن
ها؟ زنده‌ها مُردن
دیدم‌ راس میگه یکه جا خوردم!
لرزیدم
دنیامو دیدم، تغییر کرد
زنجیرمو کَند این مسیرم
یهو کج شد بعد دیدم
عجیبم
کلمه رو هر ریتمم
من چیدم
انگاری تقدیرم و من دیدم ولی
تازه شروع شده بود و چید صندلی
سالن هزارتا سر و مایک دستم
این لب رپ می‌کرد
می‌چید حرف از جیب
سر ضرب می‌زد و رو بیت بام عجین
انگار هزار ساله رو این صحنه‌ام این
یه دانشگاه تهران و ریختم زمین
یه کنسرت رپ کف این سرزمین
هه؛ نگو دیدم شبیه‌ات
خودمو می‌شناختم
بد نبود حالمو امید داشتم
یه صداهایی می‌اومد اَ تو گیج‌گاه‌ام شب
باس قلکِ مغزمو می‌شکافتم، دیدم
صداعه‌اس این بار از زیر کُلی درس
می‌زد باش بیت‌باکس شَک
می‌گفت خُل می‌شم
مُختو می‌پاشم
بگو راس بگو
من چرا اینجام، من؟
زندگیم چی بوده؟ هیپ‌هاپ، رپ
به زور کردین تو مُخَم لیسانس؛ اَه
دیدم این همه آدم تهش بی‌کار صف
کشیدن و سخته دیدنش، انگار نه؟
[قسمت دو]
بدم میاد از این بحث‌های سطحی
زندگی‌های کپی هم با یه تصویر
مغزهای درگیر
اَحشا هم زیر نقش‌های مشقی
نسل‌های قبلی
نه جای من نیس
دیدم یکی دیگه‌ام، افکار من تیز
می‌بُره بندهاتونو از پایه، از بیخ
فک می‌کنم شدم گَهگاهی تبعید
نه جای من نیس
برسون صدامو، شهرهای مرزی
می‌خوام ببینم توی جنگ‌های اصلی
کی همراهه منه و کی همراه من نیس
قلم منه رو رگباره تنظیم
برگ جلوم بود نصف شب
کلمه‌ها رو آب دادم که ذبح بشن
رو بیت سَر ببُرم انگا شِمرِ شَر
یه آشی بپزم صف بشن نصف شهر
تو ببین؛ ماها خودمونیم زور نمی‌زنیم
تو خالی‌ای مث تو رو حتی گور نمی‌بریم
یه چیزایی رو می‌دونی تو با پول نمی‌خری
از روحت میدی پاش گوله می‌کَنی میری
می‌بینی جلوت
راه و می‌بینی یه عمر
هرچی کاشتی رسیده به شیرینیه عمق
اولین استودیو تو می‌گیری رکورد
آش دیشبی آماده‌اس می‌بینی که شوک شدن
گرم صحبت «دنیای من» و شنیدی؟
از کی بود؟ نه
عاریوژ خونده چند وقته قفلم
حتی تو خبرا هم کرده بود درز
بعد اون شب، مست خوندن
دیدم یهو دورِ یه میز جمع‌مون جمع
سرمون درد می‌کرد واسه کارهای بمب
گرم و خون‌سرد
باس بگیریم همگی از مغزمون عکس
ایکس‌رِی گیج‌گامون یه کهکشون هس
هِی؛ بشو به متن‌مون وصل
نه؛ نگو به من بمون من
می‌دونی یه چیزی دیدم
میشه یکم بیشتر توضیح بدید؟
میدم
دیدم‌
یه خواب تلخ من
یه قاب برعکس
همگی تو یه قطار به کام مرگ بعد
یه کارش لَنگ زد
انگار که از قصد
حرکت می‌کرد عقب قطار احمق
دو طرف تاریکی بود
مبدا و مقصد
مرگ، تاریکی، تولد، زندگی بعد مرگ
فهمیدم ریلِ زمان، یه دایره‌اس پس
همه‌ی این زندگی، یه خاطره‌اس، اَه

- ariozh

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS