letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de khol - amanoueil

Loading...

#intro
آمانویل
آما نو یل
خُل
#verse
گاردِ قوی جلو افکارِ شل
رسمم میکنه این صیقَلِ مخ
رو به راه، یا رو به چخ میره
ترافیکِ مغزم هی میده هل
(داره هی میده هل)
از درونم صدایِ قل قل
قطران بالا سنگین قلیون
(ردم)
حرفا پر، چرا خالی شده مغزا ؟
چند میلیاردر صُمُّ بُکم ؟
به جا نعره غر غر غر
(غر غر غر)
یک عاقل از تو –خل
عملش سنگین و حرفش مفت
دلار چیه اینارو قیمت کن !
(اینارو قیمت کن)
رنگِ دلا سادس و سفیده
باور چرا زود داره پا میده ؟
(چرا؟)
مفهوم چرا مردش، کوش ؟
پادزهر چرا زهر هارو ندیده ؟
(چرا؟)
تغییر قربانی تکرار شد
(شد)
فرصت قربانی جرئت شد
عاقل قربانی احمق شد
(آه)
زیر مفهوم افکار مرد
سرِ هر داد در اومد کلت
(همو کشتن)
به جا حمایت ذلت داد
(رد دادم)
من حاصلِ این دنیام
(آره)
چرا در اومده اسمم خُل ؟؟؟
(آه)
#chorus
زیرِ آواره نادونی
تو این دنیایِ جادویی
تا کی می خوای بکنی تو بازخونی ؟
(چرا؟)
چرا باور داری تو به آسونی ؟
(چرا باور داری؟)
زیرِ آواره نادونی
(چرا؟)
تو این دنیایِ جادویی
تا کی می خوای بکنی تو بازخونی ؟
چرا باور داری تو به آسونی ؟
#verse
صدا نمیاد، خفن همه
الان یاغیِ راویِ حرفِ حقِ
الان دوست به جای دشمن نشسته
واسه همینه که زندگی -اییدنِ
سر تا تهش، مثلثِ
رک و ساده و بی مقدمه
فقط میارت، می -ادت، می برت، برررررر
تو اَم وقتت هدر نده
میخ نکوب رو هر سنگی
قرص نخور رو هر دردی
بعضی وقتا لذت ببر
که انتخابی حالا هر دردی
(حال کن باش)
اینا سنگینِ ترپ نیس
تاریکی حال داد روشن شی
(روشن شو)
می تونی بش بگی اکتسابی
یا مثه احمقا بش تقدیر
گفتن، رفتن، کندن، کشتن
حرفِ حق محکم گفتن
شهرت، لذت، ثروت، قدرت
از حاشیه باور ساختن
رعیت، حاکم، دستور، قانون
(همه ی اینارو جمع کنی…)
مقاومت جای چش چش گفتن
وابستس تنها در من
تُف تو حماقتِ اطاعت کردن
تُف
وابستس تنها در من
تُف تو حماقتِ اطاعت کردن
تُف تو حماقتِ اطاعت کردن
تُف تویِ منی که من نباشم من
شرم بر من از بس احمق
بودم و ناقصِ کاملیم من
#chorus
زیرِ آواره نادونی
تو این دنیایِ جادویی
تا کی می خوای بکنی تو بازخونی ؟
(تا کی می خوای بکنی تو…)
چرا باور داری تو به آسونی ؟
زیرِ آواره نادونی
تو این دنیایِ جادویی
تا کی می خوای بکنی تو بازخونی ؟
(کی؟)
چرا باور داری تو به آسونی ؟
#verse
مثه روز روشنِ که تاریکِ مغزم
آب لب میگیره از کاسه ی صبرم
از شما هاس حنجره پارس
خودمم خستم از دادم
(رد دادم)
مختون تویِ تاتی تاتیِ
(هنوز بچه ایید)
قرنِ بیست و یک قرنِ خامیِ
دنیا به روزِ، دلا خاکیِ
تُف تویِ دلی که خاکی زوریِ
لعنت به بدیِ تربیت
تُف تویِ واژه ی شخصیتی که
اصلاح شده واسه والدس
خاک بر سرِ زندانِ مغز
من آزادم از هر زنجیر
(بی بالم)
خیالِ راحت، مرخصی فکری
بی بالم، بالم هنرم
تکرارم از بی کذبی
کاغذِ من قدیسِ من، نه
قلمم شده فانوسِ من، نه
کی بوده ناجیِ من پس ؟
(فقط خودم)
من، من، من
من تاریک و ساکت و ساکن
(دارک)
کوچکترم از حتی نگاهت
تو باش این وسط مثلاً عاقل
من رو ببین تویِ شلوغیِ چشمت
(منِ خُلُ)
#outro
پاکیم کم، چرکم زیاد
دنیا از من بدش میاد
(متنفره ازم)
من عاشقِ تنفرشم
چون تنفرش بم انگیزه می داد
(دوسش دارم)
واسه همینه که گذاشتن اسمم خُل
سنگینم دوباره گوشم بکن
راضیم از وجودِ هارم
خُلم، اون خُلی که آدم نشد
آمانویل
خُل

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...