letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de az chi begam? - yas

Loading...

ميگي بازم كنار همديگه واژه بچين راجع به چي، باشه بشين
چشاتو بازكن، يه لحظه مال من باش يه لحظه بيا توي حس وحال من باش
پس ميكروفونو به دست من تو بده بگم از اين زمونه و از دلي كه تكه تكه اس
هر آهنگ منم مساوي ذكر يك درد جز اينم ندارم يه فكر بهتر
از جومونگي بگم كه شده سنبل رشادت ايران براش شده مثل صندوق تجارت
پس هنرمند وطن الآن كجاس نيست؟اون تو زير زمين ميخونه چونكه مجاز نيست
از چي بگم برات؟انتظار داري چه چيزي از جيب من دراد؟
بجز كاغذ سفيد پاره،خوب آره رفيق حرف توشه،ولي با خودكار سفيد
تو هم مثل مني توهم كم درد نداري درد اصليت اينه كه تو همدرد نداري
من كسي نيستم با اين زخما دردم بگيره ولي اين اشك ها رو كي ميخواد گردن بگيره

از چي بگم؟خدا از اين بنده هاي خسته از اين همه درد تموم دنده هام شكسته
خنده هامو نبين،اين خنده ها يه چسب رو لبم اين منم با يه رد پاي خسته
از چي بگم؟بگو از يه روح زخمي كه بايد يك تنه بره تو قلب كوه سختي
از روزايي كه خط خوردن توي تقويم خبر ميدن از يه اجتماع رو به تخريب
از چي بگم؟

از بچه هاي پايين شهر كه غذا واسه خوردن دارن ماهي يه شب
اون كه تنها دليل خوابش به عشق فرداس تنها پاتوق عشق و حالش بهشت زهراس
يا كه بگم از اون رفقاي كاخ نشين كه هستن تو واردات كالاي ساخت چين
تو به من اينو بگو من ازچي بگم خوب ما گفتيم و تموم دردا ريشه كن شد؟
از چي بگم برات؟شايد قصه دوست داري مثل قصه ي اون همكلاسيان روستايي
اگه قصه تلخه گناه واقعيت داستان نرگس و گلاي باغ ميهن
كه نشستن با صد چرا و افسوس كاشكي،يه بخاري جاي چراغ نفت سوز داشتيم
چراغ افتاد توي كلاس و گر گرفت آتشي كه پوست بچه ها رو مثل گرگ گرفت
يه طفل معصوم با داد و فرياد گفت زود بدويد سمت در ولي درم قفل بود
چشام خشك شد يه كم بهم اشك بده ايزد اين بچه ها با كدوم دست مشق بنويسن؟
كودكي مرد ،در راه كلاسي كه سوخت و منتظر يه جراح پلاستيكه
ياس نميخواد ته قصه رو هرگز ببنده چون باز دلش ميخواد كه نرگس بخنده

از چي بگم كه صبح نشده غروب زد تو قلب بچه هاي مدرسه ي دورود زن
غصه نخور صدامو بشنو از توي خونت من صداتو به گوش همه ميرسونم
از چي بگم؟ از دلي كه فقط اسمش دله يه عمري كه نصفش اشكه نصفش گله
يا از روح توي زندون كه جسمش وله آدم مجبوره كه با شرايط وفقش بده
از چي بگم؟

بگو از يه روح زخمي كه بايد يك تنه بره تو قلب كوه سختي
ولي قسم به خدا قسم به روح تختي كه من بدون ترس ميرم بسوي تقدير
خيلي خشنه زندگي ولي حوصله كردم تو فشن زندگي من يه مدل دردم
ولي دفتر گذشته ها مو ذره ذره كردم و اومدم جلو كه پي دردسر بگردم
از چي بگم؟…از چي بگم؟……

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...