letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de zadgaah - daygard

Loading...

من بودم زادگاهت
تو چشماتو روم بستي
قدم زدي روم اروم

بعد شدي محو جادو
بهت دادم نون
رشد كردي روم
نوشيدي از عصاره ي وجودم
دريا به دريا دشت به دشت
به هر دري زدم
باز چراغ سخن
لرزيدم اشك ريختم
من از دل سنگ جوشيدم
آب شد
تو طاقتت طاق شد
خواستم پاك باشم تو كردي كثيفم
زلال و شفاف بودم تو كردي غليظم
گرم و مريضم تب دارم
يه نگاه سرد به انعكاس مرگ
كرد آدم رو به فلك گفت مادر
اين دستاي من آلودست به گناه تقديري كه تو آسمون تو خورد رقم
تموم نكرده بود حرف آدم كه يه آه سينه سوز
بلند شد از نهاد زمين و اون ريخت عرق از شرم
از تصويرش از مقصد
تو خواب خوش ميخواستي و من گهواره شدم
دادم و دادم باد بود اشكم از بارون
مريضيم تو بودي و دردم از طاعون
مهر من خاك بود و حسرتم طابوت
دستاي تو تبر بود
دستاي تو تبر بود
تو خواب خوش ميخواستي و من گهواره شدم
چرخيدي و چرخيدم
دور فلك رقصيدم
آفتابو پذيرفتم با آغوش سخت
نشون دادم بهت من از وسعت پهن
تو روحتو فروختي با نگاه تنگ
ديوار كشيدي از برلين تا چين
اسمشو گذاشتي عجايب هفت
قلبتو كور كردي خيال تو دارنده بود
باطن تو درنده ي محض
خودمو گذاشتم در اختيارت با بي خيالي
عروس شمس بودم شدم فاحشه ي قرن
پريده بود رنگ از آدم با رخسار زرد گفت
سيه پوشمو غافل از اينكه هنوز زمان هست
لرزيد زير پاهاشو دهن باز كرد زمينو لب تر دريا شد
خاموشي گرفت ديده ي آدمو
از اون وقت تنها صدايي كه ميرسيد به گوش بي صدايي سكوت
موج و خروش بود و بس
تو خواب خوش ميخواستي و من گهواره شدم
دادم و دادم باد بود اشكم از بارون
مريضيم تو بودي و دردم از طاعون
مهر من خاك بود و حسرتم طابوت
دستاي تو تبر بود
دستاي تو تبر بود
تو خواب خوش ميخواستي و من گهواره شدم
دادم و دادم باد بود اشكم از بارون
مريضيم تو بودي و دردم از طاعون
مهر من خاك بود و حسرتم طابوت
دستاي تو تبر بود
دستاي تو تبر بود

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...