letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de hesse taze - merzhak

Loading...

پشتم بودی هر زمانی که میکردم ریسکی
یه وقتایی با خودم حس میکردم نیستی
بعضیا میگفتن که برو اونم تا تهش باهاته

منم هی میرفتم هی میرفتم هی میرفتم
هیشکی انگار همراهم نبود
از کار میشد دستام کبود
با اینکه بقیه بودن حس میکردم تنهام هنوز
ولی وقتی پاهام داشت مسیرو بی وقفه میرفت
فهمیدم اگه میخوام بزرگ شم باید ریز تر ببینم
یهو برام معنی دار شد ، حتی سختی دیدین
تصویرش عوض شد هر چی اطرافم میدیدم
الان حتی اگه بگی باید از خونم برم
تو دلم خونه داری, حتی وقتی میرم
چون بهم میگه تو رو حس کنم بویِ عطر بهار
به یاد تو سبز میشه توو دلم یه نهال
بهم میگه تو رو حس کنم بویِ عطر بهار
امید من تویی حتی تووی فرض محالم
همیشه کنارم هستی وقتایی که بشه لازم
شده فاصله ی بین ما صفر تو دریایی ما عین ماسه
حس میشی با تمام وجودم
تورو دوست دارم چون بهم میدی یه حسِ تازه
تورو دوست دارم چون بهم میدی یه حسِ تازه
رنگ تو رو میشه دید رو بوم مرد نقاش
تو تصویر اون پرنده که رو به سمت دریاست
دریایی که ابر شد و گریه کرد و بارید
به بوته ای که مرحمی شد روی زخم سرباز
همون سربازی که گوش به حرف فرمانده میره
جلو با اینکه ممکنه هر آن بمیره
باید پوتینای سربازا رو بوسید
چون هرکسی امروزشو به فردات نمیده
اونم فردا که معلوم نی ، از ما یه کم دوری
ولی تنها کسی که مطلع از حال من موندی
اینو میدونم خودمم بی شک رهسپارم
میرم از یه عالم به عالم دیگه ای
ولی وقتی آدما به سرعت میرن از کنارم
آروم میشم اگه مثِ حال دیشبم ببارم
وقتی آدما به سرعت میرن از کنارم
مثل یه سیگار تو رو میطلبه حالم
کنارم هستی وقتایی که بشه لازم
شده فاصله ی بین ما صفر
تو دریایی ما عین ماسه
حس میشی با تمام وجودم
تو رو دوست دارم چون بم میدی یه حسِ تازه
یه حسِ تازه
تو رو دوست دارم چون بهم میدی یه حسِ تازه
تویی تنها کسی که محاله از من بشه خسته
من تو رو حس کردمت رو لبخند یه بچه
توو گم شدن قطره های اشکم زیر بارون
توو جوش خوردن ترک های قلبم که شکسته
توو سبک شدن بار از شونه های لاغرم
توو لحظه ای که سر میذارم روی پای مادرم
زمانی که دلتنگتم عشقم
تو لحظه ای که یادم میاد بوسه های آخرم
خیلیا هستن ولی ، با همه تو جنگم
تو جلوم نیستی اما باورت تو قلبمه
هنوز به اسم تو ، خون خلقو میریزم
بگو مشک قرمزو یادمه توو همهمه
مثل گرمی و سردی روی استکان یه لیوان
حضور تو به من یه حس واقعی داد
یه حسی که نمیشه بیان کرد به شکل واضح
یه حس ناب یه حس تازه
کنارم هستی وقتایی که بشه لازم
شده فاصله ی بین ما صفر
تو دریایی ما عین ماسه
حس میشی با تموم وجودم
تورو دوست دارم چون بهم میدی یه حسِ تازه
یه حس تازه
تورو دوست دارم چون بهم میدی یه حسِ تازه
یه حس تازه

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...