letras.top
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

letra de rastakhiz - gooya

Loading...

وقتی مهر و ماه از مدار خارج شد

آدینه خاکستری بود تاریکی ظاهر شد

همین یعنی برهم خوردن تعادل

جاذبه و دافعه شن دچار تناقض

سکوتی میزان بر اتمسفر جهان

کَرترین آواز، کورترین پایان

توی هفت دَم دنیا وارد زمان شد

توی هفت دَم دنیا خارج از مکان شد

امواجی خموش در تنگنای فریاد

شروع آرامش قبل طوفانه

ابرها به فرمان منان رخت پوشیدن و

همراه بادها بود عزم خاص

بادها زمزمه ی پایان رو سوریدن
و این آغاز زیر و زبر شدن ماست

مدام توی گوش ما زمزمه کردن

همیشه تا هنوز آواز رستاخیز

برق گرفت آسمون رو هامون شد سپید

چنان رعد زد زمین بند از جگرش جویید

انگار آسمون و زمین رو توی هم دوزید

سنگ روی سنگ بند نمیشد

همه غرق میشن توو وجود خودشون

حتی قطب نما رد راسخی نمیده

میبینی کوه ها متلاشی شدن

می بینم دریا به خشکی رسید

از این ستون به اون ستون فرج نبود

بی چاره، بی ضامن راس دایره
ِبه ضرب مثلث، خاتمه به سمفونی

مرثیه ی جهان با صدای شیپور ارزونیِ

اینجا میفهمی عالم عالم محدودیِ

مثل معضلات و اقتصاد مقدونیه

غبطه ی من قصه ی منفوریِ

که احساس یک عشق رو جریحه دار کرد

من از ابتداش به انتها رسیدم

اما، شاید نافم رو بی سر انجام بریدن

بعید نی عاقبتم تلخ تموم شه

قرار هم نی آب زمزم بجوش زیر پام

مثل برزخم تو جنین مکافات

مرگ شعر زائیده ای بین بیداری و خوابه

گویا
رو بلندترین قله ی دنیا

letras aleatórias

MAIS ACESSADOS

Loading...